مفاهیم مدیریتی – مدیریت دانش ؛ زمان

در ابتدا برای اینکه بتوانیم درخصوص سر فصل های اشاره شده حق مطلب را بیان کنیم بهتر است با تعریف مدیریت از دیدگاه آقای دکتر فرید من ( پدر مدیریت نوین ) آغاز کنیم . ایشان معتقد است که :
مدیریت هنر انجام کارها توسط و به همراه دیگران است .
مدیرت تنها رشته ایی است که در درون خود ترکیبی از مفاهیمی همچون هنر ؛ فن و تکنیک را دارا می باشد بنابراین اولین و آخرین ویژگی یک مدیر خوب استفاده مناسب و به جا از ترکیب این ابزار ها می باشد که با توجه به موقعیت سازمان ؛ نوع فعالیت و ماموریت آن جنبه کاربردی پیدا خواهد کرد .
در مدیریت نوین این ابزار ها برای آنکه ملموس تر باشد و در ذهن مدیران اثر ماندگارتری داشته باشد با استفاده از اصول روانشناسی در قالب مفاهیم مختلفی ارائه شده که موضوع بحث ما می باشد .
هنگامی که یک مدیربا مباحث محاسباتی مربوط است باید از تکنیکهای تعریف شده در مدیریت استفاده کند ضمن اینکه به این نکته توجه دارد که این محاسبات بایستی توسط افرادی در سازمان اجرا شده و برای افراد دیگری در همان سارمان مورد استفاده قرار بگیرد پس باید از فنون مختلف غیر محاسباتی و ریاضی همانند مدیریت روانشناختی استفاده نموده و برای اجرایی نمودن آن هنرخاص و ویژه ایی را استفاده کند که با توجه به تفاوت افراد جواب نهایی در سازمان در جهت اهداف کلی باشد در غیر این صورت پاسخ مناسب دریافت نخواهد نمود .
برای موفقیت در اجرا باید دو فاز مهم را مد نظر داشت :
۱- برنامه ریزی
۲- استراتژی
تعریف برنامه ریزی
داشتن یک تفکر قوی برای رسیدن به هدف در یک بازه زمانی معین
تعریف استراتژی
انجام یک سری فعالیتهای خوب برنامه ریزی شده برای رسیدن به هدف معین در یک بازه زمانی معین با توجه به توان و امکانات سازمان
ابزار های اجرایی
۱- وجود سیستم اطلاعاتی قوی در سازمان
۲- با توجه به تعريف سيستم هر فعاليتي كه انتظار دستيابي به نتايج قابل پيش بيني تراز آن را داريم در سايه تفكر حاصل خواهد شد .
اساسا هيچ حركت سيستمي بدون تفكر اوليه آن معني و مفهومي نخواهد داشت . بر پايه اين تفكر شما مي توانيد هرم مسئوليتها و وظايف را درداخل مجموعه خود را بر پایه موارد زیررسم كنيد .
تفکر ——-تخصص———– تدبیر ——–تلاش گروهی——–تداوم عملیات
برنامه ريزي استراتژيك يعني :
انتخاب بهترين تصميم استرا تژيك بر پايه اطلاعات اناليز شده از هدف براي حفظ وضعيت موجود و يا افزايش و يا توسعه آن
اجراي استراتژي يعني
به انجام رساندن تصميم استراتژيك صحيح انتخاب شده با استفاده از بهترين ابزارهاي ممكن در بهترين زمان ممكن یا Doing just in time
چرا برنامه ريزي استراتژيك ضروری است؟
۱- هيج توليد كننده ايي ديگر با محيط ثابت وامني روبرو نيست
۲- محيط خارجي دائما به وسيله فاكتورهاي مختلف در حال تغيير است
۳- حوزه عملياتي در حال محدود تر شدن مي باشد.
۴- استفاده از زمان هاي حتي كوتاه مي تواند شما را در مرتبه بالاتري ازموفقيت قرار دهد.
۵ – امكان ايجاد توازن بين منابع و مصارف وجود خواهد داشت
۶- چشم انداز آينده در بازار رقابتي منوط به آن مي باشد .
۷- شناسايي فرصتهاي قابل استفاده و گريز از تهديدات قابل پيش بيني را فراهم مي نمايد.
۸- كليد موفقيت در بازي رقابت است.
۹- مهارت ها و توانمنديهاي داخل سيستم در اين روش مشخص مي شود
۱۰- باعث اثربخشي فعاليتها و كارايي پرسنل مي گردد.
مدیریت دانش – معرفی
عوامل نامعلومی که باعث رشد و افزایش ارزش کالا و خدمات
می شوند مبتنی بردانش میباشند.
دانش برخلاف محصولات جدید و کارایی ، می تواند موجب مزیت پایدار باشد .
بر خلاف سرمایه های مادی ، ارزش سرمایه ای دانش با
استفاده ای که از آن می شود افزایش می یابد
فناوری اطلاعات وسیله ای برای کسب و تبادل دانش است
بزودی دیگر شرکتها نمی توانند انتظار داشته باشند که تولیدات و خدمات که قبلا باعث موفقیت آنها شده بود در آینده نیز زمینه ساز ادامه حیات آنها گردد . شرکتها بطور روزافزون برپایه دانسته های خود از یکدیگر فاصله می گیرند.
جستجوگری دانش بخش مهم فعالیت مدیران را تشکیل میدهد و حدود ۲۰ درصد کار مدیران صرف جستجو برای کسب دانش و پاسخ به درخواست آن می شود . مدیران ۳/۲ دانش خود را از طریق تلفن و گفتگوی رودررو بدست آورده و تنها ۳/۱ را با مراجعه به اسناد و مدارک بدست می آورند . مدیران به بصیرت بیش از اطلاعات نیاز دارند.
دلایل طرح مدیریت دانش :
– رقابت جهانی
– نهضت کیفیت خواهی
– ناکارآیی مفاهیم مدیریتی عرضه شده برای جلب مشتری
– نهضت کوچک سازی سازمانها
– ناتوانی اطلاعات در ایجاد رفتار،عقاید ، هم افزایی های خلاق و فرآیندهای نوین
– نیاز به مدیریت ارزش افزوده اطلاعات و دانش در شرکتها
– تاثیر دانش آفرینی در توان پایایی سازمانها
– تاثیر مستقیم در تصمیم گیریهای سازمانی
خواص دانش :
– ایجاد قابلیت قضاوت
– عملی تر بودن در مقایسه با اطلاعات و داده
– ایجاد سرعت عمل بدلیل ایجاد دسترسی سریع به تخصص موردنیاز
– سازماندهی شده براساس باورها و ارزشها
– ایجاد مزیت رقابتی پایدار
– ایجاد همگرایی در تولید ، خدمات و افکار
– بعنوان دارایی سازمان ، با روند افزایشی بدلیل استفاده شدن از آن
– تاثیر در اقتصاد متغیر سازمانی
– نهفته در اذهان وغیرقابل بیان بطور جزیی یا کلی
– شامل مفاهیم قالبمند و آشکار
عوامل موثر در توفیق طرح دانش :
– فرهنگ دانش محور
– زیربنای سازمانی مناسب
– حمایت مدیریت ارشد
– پیوند ارزشمند صنعت و اقتصاد
– فرایندگرایی
– وضوح نگرش و بیان
– ابزارهای انگیزشی مهم
– سطوحی از ساختار دانش
– راههای چندگانه انتقال دانش
– ترکیب فوق العاده مهارتهای فنی ، اقتصادی و انسانی
تــــفـــکـــر نـــــا ب :
اين تفكربه این دلیل Lean ناميده مي شود كه مي تواند
شيوه اي را فراهم آورد كه از طريق آن بتوان با كمتر و كمتر ( يعني با نيروي انساني كمتر ، تجهيزات كمتر ، زمان كمتر و فضاي كمتر) بيشتر و بيشتر را به انجام رساند و در عين حال ، با تامين درست نياز مصرف كنندگان به آنها نزديك و نزديكتر شد.
شناسائي جريان ارزش
جريان ارزش مجموعه اي است از كليه اعمال ضروري براي ارائه يك محصول معين اعم از يك ” كالا ” ، يك ” خدمت ”
نتيجه تجزيه و تحليل ارزش
فعاليتهايي كه آشكارا مشخص است ارزش آفرينند.
گامهاي بسياري كه معلوم مي شود ارزش آفرين نيستند ولي بدليل دانش فني موجود و دارايي هاي توليدي اجتناب ناپذيرند ( موداي نوع اول).
فعاليتهاي اضافي بسياري كه معلوم مي شود هيچ ارزش نمي آفرينند و بي درنگ قابل حذف اند ( موداي نوع دوم )
مودا (Muda) : هر فعاليتي كه منابع را مصرف مي كند ولي هيچ ارزشي ايجاد نمي كند.
مودا هاي هفتگانه :
۱-توليد اضافي – پيش از وقوع تقاضا
۲- انتظار ـ براي قدم بعدي از مسير فرايند
۳- جابجايي غير ضروري
۴- فرايند ها اضافي ـ بخاطر طراحي ضعيف ابزار يا قطعه
۵- موجودي ها – بيش از حداقل مورد نياز
۶- تردد – غير ضروري كاركنان در حين كار
( به قصد يافتن ابزار) پرينت و كمك و غيره
۷- قطعات و محصولات معيوب
چراهای موفقيت
* چرا يک مدير از مدير ديگر موفق تر است؟
* چـرا يـک شـرکـت از شرکـت ديـگرعملـکـرد بهتردارد؟
* چرا يک سـازمان از سـازمان ديگر عملکرد بهتر دارد؟
* چــرا يـک کشــور از يـک کشـور ديگــر بـهتــر اسـت؟
دو عنصر مهم تغييرات عصر حاضر
۱- جامعه صنعتی جامعه اطلاعاتی
۲- اقتصاد ملی اقتصاد جهانی
Web Economy
نکات مورد توجه در تعریف کارآفرینی:
۱- ایده و فکر جدید = خلاقیت
۲- ایجاد کسب و کار= چگونه طرح کسب وکار ( Bp ) و مراحل اجرا را طی کنیم.
۳- محصول و قدمت جدید به بازار= نوآوری – بازار
اصل موفقيت کارآفرينی :
۱– همگام بودن با تغييرات جهانی
۲- کسب و کار گرا بودن
۳- بازارگرا بودن
۴- مديريت استراتژيک
۵- دانايي – مديريت دانش
۶- نوآوری
۷- رشد
مهارت های کارآفرینی:
۱-مهارت کنترل بر خود و حفظ نظم لازم
۲- مهارت برخوداری از ریسک و مدیریت ریسک
۳- مهارت نوآور بودن و نوآور اندیشیدن
۴- مهارت انعطاف پذیری تغییرپذیری
۵- مهارت آینده خوانی و هدایت کار بسمت و سوق آینده
۶- مهارت برخوردای از قابلیت تغییر و کنترل ( هدایت ) تغییر
۷- مهارت تسلط گرایی
عوامل موفقیت کارآفرینی سازمانی و درون سازمانی :
- تغییر فرهنگ و گرایشات مشتریان
- تغییر یا بهم خوردن حوزه های تعریف شده کسب و کار
- رقابت آرام ولی مستحکم و همراه با برنامه شرکت های کوچک و متوسط
- بهم خوردن تعادل انگیزه تصنعی و تقویت انگیزه های شخصی در مدیران بنگاههای یا سازمانهای بورکراتیک (بزرگ)
- بالا رفتن ادراک قابلیت ها و توانمندی های فردی
- آمادگی سازمان برای تغییر ساختار سازمان از بوراکراتیک به سازمان شناور و انعطاف پذیر
- تامین نیازهای مالی ، تکنولوژیکی و ابزارهایی که برای رشد کارآفرینی سازمانی افراد واجد شرایط در سازمان ضروری می باشد .
مديريت زمان:
- خود ـ ارزيابی
- تسلط بر مکاتبات اداری
- برنامه ريزی
- مديريت جلسات
- مديريت پروژه ها
- مهار کردن تماس های بی مورد
شناخت عوامل اتلاف زمان :
- گم کردن چيز های مورد نياز
- جلسات
- تماس های تلفنی
- وقفه ها
- تعلل ها
- کاغذ بازی های بی حاصل
- مشکلات کاری
- واگذاری کار به صورت معکوس
- کمال طلبی
- آشفتگی و عدم تمرکز
مديريت زمان يعنی استفاده ی بهينه از وقت برای رسيدن به اين هدف بايد :
- عادت های قبل را فراموش کنيم .
- روش های جديد را بياموزيم.
- برای ترک عادات نادرست و يادگيری روش های جديد صبور باشيم.
درباره فریبرز دخانیان
حرفه ای فکر کنید ، حرفه ای تیم سازی کنید ، حرفه ای کسب سود کنید
نوشته های بیشتر از فریبرز دخانیان
دیدگاهتان را بنویسید