جهانی شدن اقتصاد و تاثیرات آن ( بخش اول )

جـهانگرايي و تأثير آن بر بازارهاي سرمايه
جهانگرايي چيست؟
مخالفان سرسخت جهانگرايي ميگويند كه اين پديده فقراي جهان را فقيرتر ميكند، اغنيا را غنيتر ميكند، و محيط زيست را تخريب ميكند.
حاميان جدي جهانگرايي آن را عامل تقويت صلح و سعادت جهاني ميدانند.
كدام درست ميگويند؟
جهانگرايي اقتصادي
سهم در حال افزايش فعاليت اقتصادي در جهان بين مردمي رخ ميدهد كه در كشورهاي مختلف، و نه در يك كشور، زندگي ميكنند
جهانيشدن غيراز افزايش تجارت و سرمايهگذاري، بيانگر تحول بنيادين اقتصاد جهاني است بهگونهاي كه بر هر عرصهاي از كسبوكار و جامعه تأثير ميگذارد.
در محيط جديد، آنچه كشورها را به دو گروه بالنده و پسرو تقسيم ميكند، توان آنها در قبال تغيير است.
هزينههاي عمدهاي با تطبيق و تعديلهاي جهانيشدن همراه است، اما منافع نيز بالقوه گسترده است.
اشكال عمدة رشد در فعاليتهاي اقتصادي بين كشورها:
تجارت بينالملل
سرمايهگذاري مستقيم خارجي
جريانهاي بازار سرمايه
ديدگاههاي مثبت :
- رشد اقتصادي و كاهش فقر
- تجارت آزاد بيشتر درآمد سرانه- و از جمله درآمد فقرا- را افزايش مي دهد.
- بهبود حاصل از عوايدگشايش تجارت، بيكاري را به حداقل ميرساند.
- گشايش بيشتر تجارت بينالملل، فقر جهاني را كاهش ميدهد.
سه سؤال مهم در مورد جهانگرايي :
– آيا جهانگرايي فقر جهاني را افزايش ميدهد؟
– آيا جهانگرايي ناعدالتي جهاني را با كاهش دستمزدها و حذف مشاغل مربوط به فقرا و كارگران غيرماهر تشديد ميكند؟
– آيا جهانگرايي استانداردهاي محيط زيست را كاهش ميدهد؟
تغيير مفهوم سياست ملي :
- ضرورت توجه به چارچوبهاي فرامللي ومنطقهاي و نيز جهاني
- رونـدهـاي اصـلي در جـهـانيشـدن
۱٫رقابت بيشتر بهدليل:
- * هزينههاي پايينتر ارتباطات و حملونقل
- * موانع تجاري كمتر
- * ارزهاي قابلتبديل
- گسترش تجارت جهاني
- * نزديك به ۱۰ درصد رشد هر سال در ۱۰ سال گذشته
- * سهم تجارت از توليد ناخالص ملي به ۵۰% نزديك ميشود
- مفهوم پديدة شهروند جهاني
- * شهروند منطقهاي
تغيير نقش ملت-دولت :
دولتها تحت تأثير جهانيشدن ناگزيرند كه تجديد ساختار كنند:
– در حوزة اقتصاد تعريف مجدد و بازسازي ساختاري رابطة دولت-بازار (بخش خصوصي)
– در حوزة امور سياسي و اجتماعي تعريف مجدد رابطة دولت-جامعة مدني
ملاحظات عام در مورد جهانگرايي :
در بحث از جهانگرايي بايد به دقت بين اشكال مختلف آن تمايز قايل شد.
كشورهاي مختلف به نسبتهاي متفاوت در فرايند جهانگرايي مشاركت ميكنند.
جهانگرايي اقتصادي روندي كاملاً نوين و جديد نيست.
تلفيق ويكپارچگي اقتصادي بينالمللي در دهههاي ۸۰ و۹۰ همراه با كاهش موانع قانوني كه تجارت و سرمايهگذاري بينالمللي را كند و متوقف ميكرد، شتاب گرفت.
جهانگرايي گاهي به مفهوم وسيعتر اقتصادي، نام ديگري براي سرمايهداري يا اقتصاد بازار است.
منطقهگرايي :
- جهاني شدن با منطقهگرايي همراه است:
- اتحاد اروپا
- موافقتنامة تجارت آزاد شمال امريكا – نفتا NAFTA
- آسهآن ASEAN
- اَپك APEC
عـوامـل قـابـلمـشـاهـدة جـهـانيشـدن:
* شتاب رشد كشورهاي در حالتوسعه در سالهاي اخير همراه با ادغام در اقتصاد جهاني
* كاهش هزينههاي حملونقل و ارتباطات
* تغيير عمده در سياستها نسبت به تجارتجهاني و سرمايهگذاري
يـكپـارچـگي تـجـاري منـطقـهاي
* رشد تجارت در آسيا و امريكاي لاتين در حالافزايش
* رشد تجارت در خاورميانه و افريقا در دهة ۸۰ كاهش داشت( دليل كاهش قيمت مواد اوليه) و از ۱۹۸۶ بهتر شده است.
* پس، خاورميانه كمتر با اقتصاد جهاني يكپارچه شده است
FDI : سـرمـايـهگـذاري مستقيـم خـارجـي :
* با كاهش موانع براي تجارت، آزادسازي مقررات حاكم بر سرمايهگذاري مستقيم خارجي پديدآمد.
* از دهة ۷۰، سرمايهگذاري مستقيم خارجي بهعنوان نسبتي از GDP در حال رشد است.
* در كشورهاي در حالتوسعه در سالهاي اخير، FDI رشد كرده است.
درباره فریبرز دخانیان
حرفه ای فکر کنید ، حرفه ای تیم سازی کنید ، حرفه ای کسب سود کنید
نوشته های بیشتر از فریبرز دخانیان
دیدگاهتان را بنویسید