افزايش مهارت روانشناختي به کمک تصویرسازی ذهنی و خودگویی مثبت

تصویرسازی جهت كنترل بر انگيختگي و اضطراب: بسياري از ورزشكاران وقتي در موقعيت هاي سخت و طاقت فرساي ورزشي قرار مي گيرند ، قادر به كنترل هيجانات خود نيستند و ناخواسته مرتكب خطا يا لغزش مي شوند كه منجر به اخطار يا اخراج از بازي خواهد شد.
همچنين اظطراب قبل از مسابقه يا در حين مسابقه بسياري از ورزشكاران را رنج ميدهد و گاهي اوقات علي رغم آمادگي تكنيكي و جسماني قابل قبول باعث شكست آنها مي شود. براي مقابله با اين مشكل اساسي ، تصوير سازي ذهني بسيار موثر خواهد بود.طوري كه متخصصان ، يكي از اثرات مهم تصويرسازي ذهني را كنترل برانگيختگي و اضطراب مي دانند.ازتصوير سازي براي آمادگي رواني قبل از مسابقه و حفظ انگيزش در طول تمرين و مسابقه استفاده مي شود. همچنين از تصوير سازي مي توان براي كاهش نگراني و اضطراب درمورد عملكرد وافزايش لذت از اجرا، تحت هر شرايطي استفاده كرد. مي توانيد عقايد، نگرش ها و افكار اجراهاي قبلي را از طريق تصوير سازي تغيير دهيد و ياد بگيريد كه مهارت را بدون آشفتگي و به طور مثبت تصوير سازي نماييد. همچنين مي توانيد از طريق تصوير سازي انرژي توليد كنيد. يك دونده ماراتن مي تواند از تصوير سازي براي تجديد قوا وادامه مسابقه استفاده نمايد. بنابراين تصوير سازي در تمام ورزش هاي استقامتي كاربرد دارد.
ورزشكاراني كه نياز به افزايش برانگيختگي و آمادگي رواني براي مسابقه را دارند، مي توانند بازي را با شدت و تهاجمي در برابر سرو صدا ي جمعيت تصوير سازي نمايند. ورزشكاراني كه نياز به كاهش برانگيختگي قبل از مسابقه دارند مي توانند به طور ذهني آمادگي و عملكرد خوب خود را در تمرين و بازي هاي قبلي يادآوري نمايند و خود را طوري تصور نمايند كه در مسابقه آينده با موفقيت اجرا مي كنند. ورزشكاران بايد ابتدا از تصوير سازي خودآگاهی براي آگاهي بيشتر از سطح برانگيختگي استفاده نمايند. بعد از آگاهي بيشتر از سطوح برانگيختگي مطلوب، ورزشكاران مي توانند تصوير سازي آمادگي رواني يا تصوير سازي آرامش را براي دستيابي به عملكرد مطلوب اجرا نمايند. به يك نمونه كه آن را تصور اتاق انرژي مي نامند براي تنظيم برانگيخگي نيازهاي متفاوت ورزشكار اشاره مي نماييم.
“خودتان را تصور كنيد كه در يك تونل تاريك به سمت پايين قدم مي زنيد… در روبرو و انتهاي اين تونل يك درب قرار دارد… احساس نماييد كه با اطمينان، هدفمند و خوشحال قدم مي زنيد و به سمت اين درب حركت مي كنيد. اين اتاق انرژي شخصي شماست… درب را باز كنيد و به داخل آن وارد شويد… شما راحت و آرام هستيد، به وسط اتاق مي رويد و روي فرش زيبا و رنگي آن به پشت دراز مي كشيد… وقتي به ديوارها و سقف شيشه اي غير قابل نفوذ آن خيره مي شويد، با ديدن درختان سبز انرژي مي گيريد، چشم هاي خود را ببنديد و با آهستگي و عميق هواي خاصي كه با لوله به درون اتاق مي آيد را تنفس نماييد…با هر دم عميق و آهسته احساس انرژي و آرامش بيشتري مي كنيد…با هر بازدم عميق و آهسته همه تنش ها و افكار منفي را رها مي كنيد و احساس افزايش توجه و آرامش بيشتري مي كنيد… وقتي به سطح انرژي مطلوب خود دست پيدا كرديد، از وضعيت راحتي كه داريد برخيزيد و به سمت درب زندگي روزمره خود برگرديد. وقتي از اتاق انرژي خود خارج مي شويد خودتان را ببينيد و احساس كنيد كه لبخند رضايت بخشي مي زنيد و در ميان تونل كه قدم مي زنيد احساس آرامش، تمركز، قدرت و اعتماد به نفس مي كنيد.”
ما از انواع تصور اتاق انرژي استفاده كرده ايم ولي هدف اصلي براي ورزشكاران داشتن تصوير سازي مكاني است كه آنها بتوانند برانگيختگي يا انرژي مطلوب كسب نمايند، تاييدات فردي را تكرار كنيد، روي اهداف براي مسابقات بعدي تمركز كنيد، قبل از مسابقه آرام و راحت باشيد، از هر راهبرد ذهني ممكن استفاده نماييد. اين نكته به ورزشكاران كمك مي كند تصويري ايجاد نمايند كه براي آنها قابل كنترل و معني دار باشد و تمرين تصويرسازي براي ديدن اين اتاق به عنوان مكان آشنا و راحتي است كه ورزشكار هميشه مي تواند در زهن خود براي كسب كنترل سطوح برانگيختگي جسماني و ذهني خود به آن وارد شود.
كنترل برانگيختگي معمولاً قبل يا در خلال مسابقه لازم است. همچنين تصويرسازي ممكن است براي كاهش استرسي كه در اثر نيازهاي ورزشي يا ساير نيازهاي زندگي اتفاق مي افتد سودمند باشد ( مثلاً فشار شغلي، امتحانات و آخرين مهلت ها). ورزشكاران بايد ۲ يا ۳ تصور آرامبخش داشته باشند تا هر موقع نياز به كاهش استرس داشتند استفاده نمايند. مثلاً تصور مكان هاي مورد علاقه يا يك ساحل گرم نمونه مناسبي مي باشد. تصور كاهش استرس نمادين نيز مفيد است. فانينگ چند تصور مفيد را براي كاهش استرس فراهم آورد، كه شامل تصور طناب محكم پيچيده اي كه باز مي شد، تصور موم سخت و سردي كه با آهستگي نرم و ذوب مي شود.
بهبود اعتماد به نفس با تفكر مثبت:اعتماد به نفس يك انتخاب است. اين دست خود شماست كه انتخاب كنيد يك بازيكن با اعتماد به نفس بالا باشيد يا خير. فرض كنيد دو طوطي روي شانه هاي شما نشسته است. يكي از آنها طوطي مثبت و ديگري طوطي منفي. طوطي مثبت دائم در گوش شما مي گويد:”شما مي توانيد”. در حاليكه طوطي منفي مي گويد:”شما نمي توانيد”. اين شما هستيد كه انتخاب مي كنيد به طوطي مثبت گوش كنيد يا طوطي منفي. يك بازيكن موفق با تمركز روي سهم خود در موفقيت يا شكست، يك اعتماد به نفس دروني قوي در خود ايجاد مي نمايد. اعتماد به نفس ورزشكار به شدت تحت تأثير نگرش و برداشتي است كه او از عملكرد خود دارد. اگر اين تفكر تغيير يابد بدون شك اعتماد به نفس هم تغيير پيدا خواهد كرد. وجود انسان تحت تأثير مثلثي است كه داراي سه ضلع رفتار،تفكر و هيجان مي باشد. اين سه ضلع بر يكديگر تأثير مستقيم غير قابل انكاري خواهند داشت. روانشناسان معتقدند اگر مي خواهيد رفتار فرد را تغيير دهيد بايد تفكر، هيجان و يا هر د و را تغيير دهيد. در اين صورت اين امر به راحتي ميسر خواهد شد. از طرفي براي تغيير تفكر يا هيجان هم تغيير يك ضلع يا دو ضلع ديگر مثلث را مي طلبد. مثلاً اگر از نظر هيجاني وضعيت يك فرد خشمگين را به خود بگيريد، رفتار شما عوض خواهد شد، طوري كه ممكن است دندانهاي خود را به هم بفشاريد يا صورت خود را درهم و حالت اخم به خود بگيريد. همچنين فكر شما هم مشوش خواهد شده به فكر ابراز خشم برخواهيد آمد. بنابراين تفكر مثبت ورزشكار عامل موفقيت و افزايش اعتماد به نفس او خواهد بود. البته مثبت باقي ماندن كافي نيست. مثبت ماندن هدف خوبي است اما در همه زمانها واقعگرايانه نيست. خودگويي مثل خود انتقادي براي هر فردي اتفاق مي افتد. شما نمي توانيد به سادگي اين افكار را از ذهن خود دور بريزيد، بلكه مي توانيد راهبردهايي را براي كنترل خودگويي به طور مؤثرتر توسعه بدهيد. تصوير سازي يك روش نيرومند براي افزايش اعتماد به نفس است، طوري كه ورزشكاران بايد در تصورات خود هميشه خودشان را شايسته و موفق ببينند. مخصوصاً براي دوباره سازي تجارب موفق گذشته و دروني كردن احساسات مثبت كه همراه با اين موفقيت هاست. تمرين تصويرسازي مفيد ديگر، تمرين خودانگاره ايده ال(ISI) مي باشد كه به اعتمادسازي و عزت نفس كمك مي كند. براي تمرين ISI ، شما بايد خود را با مهارت هايي كه خيلي دوست داريد مثل مهارتهاي ارتباط مثبت تر، وضعيت بدني مطمئن بعد از خطاهاي اجرا يا توانايي كنترل هيجانات در طول مسابقه تصوير سازي نماييد. اين تصور بايد كاملاً اختصاصي باشد نه عمومي مثل “من مي خواهم خوب اجرا كنم “. سپس بايد ISI خودتان را با خودانگاره ي واقعي مقايسه و مقابله كنيد. بدين ترتيب، رفتارها و تفكرات خاص را درك خواهيد كرد كه مي تواند به طور مداوم براي درك تفاوتهاي بين خود واقعي و ايده ال شما استفاده شود. تصويرسازي براي تمرين رفتارها و روش هاي جديد پاسخ دادن كه شباهت بيشتري يه پاسخ هاي شما دارد استفاده مي شود.
حال به ويژگي هاي ورزشكاري كه داراي اعتماد به نفس بالايي است اشاره مي نماييم:
داشتن خودباوري بالا. نگرش”مي توان انجام داد”. طراحي يك تصوير مثبت. هميشه زبان بدني خوبي را نشان مي دهند. لذت بردن از مسابقه و لبخند زدن. عدم نگراني بي جهت در مورد شكست يا نتايج. وجود خود اتكايي، بدون تلاش براي سرزنش ديگران. هوشيار و گوش به زنگ ماندن. خود كنترلي خوبي را نشان مي دهند. صحبت كردن با خود و ديگران بصورت مثبت و تشويقي. تمركز كامل در تمرين و مسابقه. عدم وابستگي به ديگران. تأييد و پذيرش خود ، علي رغم اطلاع از نقاط ضعف و قوت خود.
همانطور كه از جدول فوق بر مي آيد بازيكن الف داراي اعتماد به نفس بالا و بازيكن ب داراي اعتماد به نفس پايين مي باشد. در نتيجه هيجان، انرژي و عملكرد بالقوه بازيكن الف برانگيخته و نيرومند، مثبت و موفقيت آميز و بر عكس بازيكن ب مضطرب و به هم ریخته، منفي و ناموفق خواهد بود. اعتماد به نفس ناشي از موفقيت است.اگر شما با علم به اينكه هر كاري را كه مي توانستيد انجام داده ايد، زمين بازي را ترك نماييد، موفقيت شما در بازي احتمالاً بيشتر خواهد بود. فقدان آمادگي (فقدان اعتماد به نفس) منجربه فشار رواني خواهد شد و ورزشكار قادر نخواهد بود هر فشاري را كنترل نمايد. اگر شما آماده پيروزي نباشيد، آماده شكست خواهيد بود. مايكل جانسون قهرمان دوهاي ۲۰۰ و ۴۰۰ متر بازي هاي المپيك ۱۹۹۶ مي گويد:”اعتماد به نفس من به اين است كه از هر فرد ديگري سخت تر تمرين كرده ام،اگر در يك مسابقه حضور داشته باشم، پيروز آن مسابقه منم.”
تصويرسازي ذهني
تصویر سازی ذهنی یک مهارت روانی است که در آن تصاویر ذهنی مثبت و آشکاری در مغز ایجاد و یا باز سازی می شود . مغز نمی تواند بین اجرای واقعی یک مهارت ورزشی وتصویر سازی ذهنی برای یادگیری مهارتی جدید استفاده کنند .
از آنجا که عملکرد ورزشکاران بازتابی از افکار و احساسات آنها است ، پس می توانند با ایجاد تصاویر ذهنی مثبت از خودشان در حال انجام مهارت ، مهارت خود را هم بالا ببرند . علاوه بر این ، آنها میتوانند مهارت را به مراتب بیشتر از آنچه بر روی دیواره انجام می دهند در ذهن خود تصور کنند . همچنین ایجاد تصاویر ذهنی موفقیت آمیز ، احساس اعتماد به نفس آنها را تقویت می کند ، در نتیجه تصویرسازی ذهنیتها کمک خواهد کرد تا عملکردی با نتیجه مثبت پیش روی داشته باشند . ورزشکاران همچنین می توانند از تصویر سازی ذهنی برای یادگیری استراتژی استفاده کنند . برای مثال ، صعود کننده می تواند از تصویر سازی ذهنی برای آگاهی از وضعیت خود و تکالیف مربوط به آن وضعیت استفاده کند . همچنین کوهنوردان می توانند با استفاده از تصویر ساز ی ذهنی ، با مسیر آشنا تر شوند .
ورزشکاران بایدتصویر سازی ذهنی را پیش از تمرین ، در خلال آن و بعد از تمرین انجام دهند .
- تصویر سازی ذهنی پیش از مرحله تمرین جسمانی به ورزشکاران کمک خواهد کرد تا از نظر ذهنی خود را آماده انجام مهارت های آن تمرین کنند .
- تصویر سازی ذهنی در خلال تمرین به ورزشکاران در یادگیری مهارت های جدید و رفع اشتباهات آنها کمک خواهد کرد .
- معمولاً عضلات ورزشکاران بعد از تمرینات جسمانی بسیار شل می شود ، در نتیجه در این زمان ورزشکاران آمادگی استفاده از تصاویر ذهنی را بیشتر دارند و می توانند با استفاده از این روش ، مهارت های آموخته شده در تمرین را تقویت کنند .
رعایت دستورالعمل های زیر به ورزشکاران تازه کار در امر تصویر سازی کمک می کند :
- با مهارت هایی که خوب انجام می دهید تصویر سازی را شروع کنید .
- سپس روی مهارت هایی که می خواهید آنها را بهبود ببخشید امتحان کنید .
- سعی کنید مهارتی را که روی آن کار می کنید « احساس » کنید .
- در صورت امکان تصویر سازی در همان حالتی که برای انجام آن مهارت لازم است ، اجرا کنید . این کار به شما کمک خواهد کرد تا مهارت را « احساس » کنید .
- کارهایی را که می خواهید در هر جلسه انجام دهید در مسیر رسیدن به محل تمرین در ذهن خود مرور کنید.
- هنگام تمرین ، حرکات و بازی ها را قبل از انجام آنها در ذهن خود به تصویر بکشید .
- اگر اشتباهات تکنیکی به شما گوشزد شد ، سعی کنید « احساس » کنید که مهارت را به طور صحیح انجام می دهید .
- در محل مسابقه احساس کنید که بر خود تسلط کامل دارید .
- رسیدن به اهداف خود را در ذهن مجسم کنید .
- هر فردي مجهز به يك ضمير خود آگاه (ذهن هوشيار) و يك ضمير نا خود آگاه (ذهن نيمه هوشيار) و يك ضمير فوق آگاه (ذهن فوق هوشيار) است.
- يكي از راههاي تغيير افكار، تغيير تصاوير ذهني است.
- هر فردي، يك تصوير ذهني از خود دارد كه بر آيند خود پنداره هاي او در موضوعات مختلف است.
- هر تجربه ممكن است به تقويت يا تضعيف يك خود پنداره هاي او در موضوعات مختلف است.
- فكر كردن و تكرار ذهني يك تجربه باعث تقويت تصوير ذهني و تاييد بيشتر آن مي شود.
- ابتدا بايد تصوير ذهني را اصلاح كرد.
- تصاوير ذهني قابلیت جراحي شدن را دارند.
- تصاوير ذهني تامين كننده برنامه هاي ضمير نا خودآگاه ما هستند و ضمير ناخود آگاه مسئول اجرايي بخش اعظم زندگي ماست.
- مغزما به دو نيم كره راست و چپ تقسيم مي شود كه نيمكره چپ امورمربوط به استدلال و منطق و تجزيه وتحليل و تفكرعمودي را كنترل مي نمايد و نيمكره راست مسائل مربوط به تخيل و سليقه و هنر و احساس و… را شامل مي شود.
- نيمكره راست نسبت به لحن ، بلندي، كوتاهي و جهت صدا حساس است.
- نيم كره راست نسبت به محتوا و مضمون پيام حساس است و به محتواي كلامي و منطقي آن كاري ندارد. بنابر اين تلقينات و پيامهايي كه مورد تاكيد خاص قرار بگيرند به نيمكره راست مغز مي روند.
- براي ايجاد يك حالت جديد بايد مديريت تصاوير ذهني را به طرز قابل قبولي فرا بگيريد.
- هر تصويري ذهني داراي كيفيتهاي فرعي است (بصري- سمعي- لمسي)
- مهمترين كيفيتهاي فرعي بصري :
حركت و سكون
رنگي يا سياه و سفيد
نور و ميزان روشني
اندازه
فاصله
چند بعدي
تضاد رنگ
زاويه ديد
سرعت
- مهمتربن كيفيتهاي فرعي سمعي :
شدت
ارتفاع
سكوت
لحن و طنين
فركانس صدا
جابجايي
فاصله
- مهمترين كيفيتهاي فرعي لمسي :
سردي و گرمي
فشار
وزن
غلظت
سوزش
درد
- مي توان با استفاده از كيفيتهای فرعي، تصاوير ذهن را كارگرداني نمود.
- تصاوير ذهني به حالت خود احساس و ديگر احساس وجود دارند كه معمولاً براي جذب و دريافت از حالت خود احساس و براي دفع از حالت ديگر احساس استفاده مي شود.
- براي استفاده از تكنيك هاي تصوير سازي ذهني بايد به چند نكته توجه داشته باشيد:
در زمان حال
مثبت
با آرامش مناسب
- قبل از هر تصوير سازي ذهني تنفس ۲ ۴ ۱ را انجام دهيد.
براي تحقق هر هدفي، ابتدا تصاوير روشن و مناسبي با توجه به كيفيتها فرعي بسازيد(خالت خود احساس)
- ضمير خود آگاه به منزله سواركار و ضمير نا خودآگاه به منزله اسب است.
- تلقين و تكرار تامين كننده ضمير ناخودآگاه است و بايد در سطح مربوط به آن به كارگيري و استفاده گردد.
- يكي ازخطاهاي رايج دراستفاده ازتكنيك ها تصوير ذهني اين است كه سطح هوشيار و خود آگاه را در لحظه استفاده از تصاوير ذهني دخالت مي دهند . هر يك بايد كار خودش را انجام دهد.
- هر كسي بايد يك استراحتگاه ذهني و يك خوابگاه ذهني داشته باشد.
- قبل ازمطالعه، كلاس، امتحان، تمرین، مسابقه و هركار مهم ديگري ابتدا به مدت چند دقيقه با رعايت شرايط وضوابط لازم تصوير ذهني مربوطه را درحالت خود احساس بسازيد و سپس كار را انجام دهيد.
- براي استفاده از تصوير ذهني بايد در حالت”آلفا” قرار گرفت.
- طبقه بندي امواج مغزي به صورت زير است:
امواج “بتا” : حالت عادي و هوشيار با فركانس ۱۴ يا ۲۵ و ندرتاً ۵۰ سيكل در ثانيه.
امواج “آلفا” : حالت آرامش و استراحات ذهن و جسم- نظم قابل توجهي دارند و فركانس بين ۴تا۱۳ سيكل ثانيه.
امواج “تتا” : خواب سبك با فركانس ۶ تا۷ سیكل ثانيه.
امواج “لاندا” : خواب عميق فركانس كمتر از ۵/۳ سيكل در ثانيه.
- بهترين حالت براي RELAXTION امواج آلفا است.
- در هر روز حداقل ۲ مرتبه و هر مرتبه حدود ۲۰ دقيقه تمرين آرام سازي ذهن و جسم را انجام دهيد.
- استفاده از تصاوير و صحنه هاي طبيعي جذاب در ايجاد استراحت ذهني بسيار موثر است.
- بعضي از موسيقي ها براي رسيدن به حالت آلفا كمك موثري است.
- توجه به نقاط قوت وتجربيات مثبت و لذتبخش در هنگام تصوير سازي ذهني ، عامل بسيار خوبي براي تقويت حس مثبت است.
- با استفاده از پيشرفت هايي كه درعلمNLP و سايكوسيبرنتيك مشاهده مي شود با حد بسيار بالايي مي توان ازشكل هاي مختلف تصويرذهني براي تسلط بيشتر برذهن (نه تسلط بر نفس) استفاده كرد كه توصيه مي شود.
همواره به خاطر داشته باشید که توانایی ایجاد تصاویر ذهنی مهارتی آموختنی است و تمام ورزشکاران برای بهبود عملکرد خود می توانند این مهارت را یاد بگیرند. علاوه بر این ، با تمرین مکرر این مهارت ها ورزشکاران می توانند تصاویری واضح تر و با جزئیات بیشتر به وجود آورند. این جزئیات به بهبود بیشتر عملکرد کمک خواهد کرد .
افرادی که راست دست هستند، از نیمکره چپ مغزشان و افرادی که چپ دست هستند از نمیکره راست مغزشان استفاده میکنند. اگر فردی در انجام فعالیتهایش بتواند از هر دو قسمت بدنش استفاده کند هر دو نیمکره مغزش فعال شده و پیشرفتش چهار برابر میشود. فرض کنید فردی بتواند با هر دو دستش به راحتی بنویسد، مسلماً توانائیاش برای نوشتن فوقالعاده میشود، زیرا زمانی که فردی یک ساعت با دست راست بنویسد در حقیقت دست راستش، شصت دقیقه فعالیت میکند، حال اگر توانائی نوشت با دست چپ را هم داشته باشد و هر پنج دقیقه با یکی از دستهایش بنویسد، زمانی که با دست چپ مینویسد دست راستش استراحت میکند و در پایان به جای شصت دقیقه نوشتن هر دستش سی دقیقه مشغول بوده، پس میزان فعالیتش نصف شده و به علت استراحت هر دست توانائیاش دو برابر میشود.
ضمناً دست چپ هم مانند دست راست به جای شصت دقیقه نوشتن سی دقیقه نوشته و سی دقیقه استراحت کرده، توانائیاش دو برابر میشود. در مورد ورزش هم دقیقاً چنین مطلبی صادق است، فردی که والیبال بازی میکند اگر بتواند از هر دو دستش برای زدن سرویس و آبشار استفاده کند توانائیاش چهار برابر خواهد شد و فوتبالیستی که بتواند با هر دو پایش بازی کند نیز توانائیاش را فوقالعاده افزایش داده است. در مورد بقیه مهارتها هم دقیقاً به همین صورت است.
با استفاده از دو سمت بدنتان و اعضاء مخالف، در بدنتان احساس تعادل میکنید، قدرتتان چند برابر شده و با فعالیت دو قسمت بدنتان دو نیمکره مغز فعال شده و توانائی فکری و ذهنیتان فوقالعاده افزایش مییابد.
با تمام توضیحاتی که داده شد شاید بگوئید تمام این مطالب را قبول میکنیم ولی استفاده از هر دو سمت بدن و اعضاء آن مخصوصاً در انجام مهارتهای ورزشی بسیار سخت و در بعضی مواقع غیر ممکن است. اما به شما این نوید را میدهیم که با روش تصویرسازی ذهنی، رسیدن به این مهارت بسیار ساده و دست یافتنی است و خیلی سریع میتوانید به توانائی استفاده از دو قسمت بدنتان دست یابید.
روش اجرای تصویرسازی ذهنی جهت انجام هر مهارت با عضو مخالف:
در این مرحله مهارت نوشتن با دست مخالف آموزش داده میشود. در ابتدا خودکاری بردارید . با دست مخالفتان یک خط بنویسید، مهم نیست چه مطلبی مینویسید، فقط میخواهیم نمونهای از نوشته دست مخالفتان را داشته باشید تا هنگام استفاده از روش تصویرسازی ذهنی، پیشرفت فوقالعادهتان را مشاهده کنید.
در این مرحله از روش تصویرسازی ذهنی، روش نوشتن سریع با دست مخالفتان را آموزش میدهیم.
مرحله بعد در ذهنتان خودتان را ببینید که خودکاری به دست مخالفتان گرفتهاید و کاغذ سفیدی جلویتان است، بهصورتی که خودکار را که در ذهن در دستتان گرفتهاید را ببینید و بتوانید آن را لمس کنید. حال در ذهنتان با دست مخالف بنویسید، مطلبی را که مینویسید مهم نیست، آنقدر بنویسید و در ذهنتان تکرار کنید تا این که هنگام نوشتن با دست مخالف در ذهنتان بسیار روان و راحت بنویسید. البته مطلبی که مینویسید کاملاً باید برای خودتان مشخص باشد اگر در ابتدا نوشتن با دست مخالف در ذهن مشکل است، میتوانید در ذهنتان با دست دیگرتان بنویسید و با دست مخالفتان تقلید کنید و اینقدر این کار را تکرار کنید که نوشتن با دست مخالف برایتان ساده، راحت و روان شود.
البته فراموش نکنید که در ذهنتان همانند واقعیت باید خودکار را حس کنید و تمام حواستان فعال باشد و حتی هیجانات درونیتان را خوب حس کنید، آنقدر در ذهن خود تمرین کنید و بنویسید که هنگام نوشتن بسیار راحت و روان بنویسید.
حال اگر ذهنتان بسیار راحت و روان مینویسد بهصورت واقعی امتحان کنید و خطی بنویسید و پیشرفت فوقالعادهتان را مشاهده کنید، اگر بهصورت واقعی عالی ننوشتید، اصلاً تمرین عملی نکنید دوباره تمرین ذهنی انجام دهید تا در ذهنتان هنگام نوشتن کاملاً مسلط شوید، بعد که مسلط شدید روی کاغذ واقعی امتحان کنید و ببینید که چهقدر سریع میتوانید همانند دست دیگرتان با تسلط بنویسید.
البته در ابتدا شاید نتوانید به سرعت دست دیگرتان بنویسید، نگران نباشید، چون دست مخالفتان از لحاظ ماهیچهای آمادگی لازم را ندارد ولی مطمئن باشید به سرعت این توانائی را بهدست خواهد آورد.
ضمناً فراموش نکنید در صورتی برای همیشه میتوانید این توانائی را داشته باشید که هر روز مقداری تمرین کرده تا این مهارت در ذهنتان تثبیت شود زیرا در صورت عدم تمرین، چون هنوز در ذهن تثبیت نشده است احتمال فراموشی آن زیاد است.
همچنین شما میتوانید از روش تصویرسازی ذهنی برای رسیدن به هر مهارت یا توانائی که میخواهید استفاده کنید، کافی است در ذهنتان با عضو مخالفتان مهارتی را که میخواهید، انجام دهید و در مدت زمان بسیار کوتاهی میبینید که به راحتی آن مهارت را با عضو مخالف انجام خواهید داد.
با انجام مهارتهای ورزشی، فنی، علمی و هنری با اعضاء مخالفتان احساس قدرت فوقالعادهای یافته و در بدنتان احساس تعادل کرده و برای انجام کارهایتان نیرو و توانائیتان را به چهار برابر افزایش میدهید. فراموش نکنید انجام این روش فقط با تصویرسازی ذهنی است و اصلاً نیاز به تمرین عملی ندارد فقط تمرین عملی برای مشخص شدن پیشرفتتان است، پس سعی کنید بهصورت ذهنی تمرین کنید و تا در ذهنتان کاملاً به آن مهارت مسلط نشدهاید از بدنتان انجام آن مهارت را بهصورت عملی انتظار نداشته باشید. در حقیقت تصویرسازی ذهنی برنامه ذهن شما را نسبت به انجام آن مهارت تغییر میدهد یا اصلاح میکند و مطمئناً زمانی که برنامه صحیح و درست به ذهن شما داده شود، ذهنتان با ارسال پیام و دستور صحیح به جسمتان میتواند نتیجه فوقالعادهای را به همراه داشته باشد، پس اگر میبینید در انجام مهارت یا عملی توانائی لازم و دقت کافی را ندارید عیب از جسم و اعضاء بدن شما نیست بلکه عیب از برنامه ذهن شما است، پس فشار آوردن به جسمتان یا سرزنش کردن خودتان یا حرص خوردن و جوش آوردن و عصبانی شدن منطقی نیست.
بهترین کار عوض کردن برنامه و دستور ذهنتان است تا این که جسمتان با ارسال دستوری صحیح، بهترین عمل را انجام دهد و در حال حاضر بهترین روش برای تغییر یا اصلاح برنامه ذهن، استفاده از روش تصویرسازی ذهنی است. امتحان کنید و ببینید که چهقدر سریع به توانائی فوقالعادهای در انجام مهارتها دست مییابید.
غلبه بر کمرویی
انسان اصالتاً موجودی است اجتماعی و نیازمند برقراری ارتباط با دیگران. بسیاری از نیازهای عالیه ی انسان و شکوفا شدن استعدادها و خلاقیت هایش فقط از طریق تعامل بین فردی و ارتباطات اجتماعی می تواند ارضاء شود و فعلیت یابد.
در واقع خودشناسی، برقراری ارتباط مؤثر و متقابل با دیگران، پذیرش مسئولیت اجتماعی و نیل به کفایت اقتصادی از اهداف اساسی همه ی نظام های تربیتی است.
کمرویی غالباً با گذشت زمان، فشردگی و پیچیدگی روابط بین فردی و تشدید فشارهای اجتماعی، رقابت ها، گوشه گیری ها، تکروی ها، عزلت گزینی ها و تنهایی ها گسترده و شدیدتر می شود و درصد بیشتری از جوانان و بزرگسالان را فرا می گیرد. مگر این که بتوانیم با تشخیص سریع و استفاده از روش های تربیتی و درمانی مناسب و مؤثر از گسترش کمرویی و تشدید آن پیشگیری کنیم.
در دنیای پیچیده ی امروز، یعنی در عصر ارتباطات سریع و پیوندهای اجتماعی، ضرورت هرچه بیشتر تعاون و همکاری های ملی و همفکری های علمی، حضور فعالیت فرهنگی و احاطه بر زنجیره ی علوم، فنون و تکنولوژی برتر؛ بدون تردیدپدیده ی کمرویی یک معلولیت اجتماعی است.
در هر جامعه درصد قابل توجهی از کودکان، نوجوانان و بزرگسالان بدون آن که تمایلی داشته باشند، ناخواسته خودشان را در حصاری از کمرویی محبوس و زندانی می کنند و شخصیت واقعی و قابلیت های ارزشمند ایشان در پس توده ای از ابرهای تیره ی کمرویی، ناشناخته می ماند.
چه بسیار دانش آموزان و دانشجویان هوشمند و خلاقی که در مدارس و دانشگاه ها فقط به دلیل کمرویی و معلولیت اجتماعی، همواره از نظر پیشرفت تحصیلی و قدرت خلاقیت و نوآوری نمره ی کمتری از همسالان عادی خود عایدشان می شود؛ چرا که کمرویی یک مانع جدی برای رشد قابلیت ها و خلاقیت های فردی است.
پدیده ی کمرویی در بین بزرگسالان و افراد مسن بسیار پیچیده تر است و چنین پیچیدگی روانی ممکن است در اغلب موارد، نیازهای درونی، تمایلات، انگیزه ها، قابلیت ها، فرصت ها، هدف ها و برنامه های شغلی، حرفه ای و اجتماعی ایشان را به طور جدی متأثر و دگرگون کند.
پرداختن به پدیده ی کمرویی و بررسی مبانی روان شناختی آن از این رو حائز اهمیت است که تقریباً همه ی ما به گونه ای تجاربی از کمرویی را در موقعیت های مختلف داشته ایم. اما نکته ی مهمتر این است که بعضی ها در همه ی شرایط و موقعیت های اجتماعی به کمرویی قابل توجهی دچار می شوند. بنابراین می توان گفت که اکثر قریب به اتفاق مردم در مواردی از زندگی اجتماعی خود به گونه ای دچار کمرویی شده اند.
– بعضی هاصرفاً در مواقع و موقعیت های خاص دچار کمرویی می شوند.
– بعضی ها دربرخی از مواقع و موقعیت ها دچار کمرویی می شوند.
– بعضی ها درغالب مواقع و موقعیت ها دچار کمرویی می شوند.
– بعضی از کودکان، نوجوانان و بزرگسالان که شمارشان نیز قابل ملاحظه است،تقریباً در همه ی موقعیت های اجتماعی دچار کمرویی می شوند.
روند تحولات اجتماعی گویای این حقیقت است که مسئله کمرویی غالباً با گذشت زمان، فشردگی و پیچیدگی روابط بین فردی و تشدید فشارهای اجتماعی، رقابت ها، گوشه گیری ها، تکروی ها، عزلت گزینی ها و تنهایی ها گسترده و شدیدتر می شود و درصد بیشتری از جوانان و بزرگسالان را فرا می گیرد. مگر این که بتوانیم با تشخیص سریع و استفاده از روش های تربیتی و درمانی مناسب و مؤثر از گسترش کمرویی و تشدید آن پیشگیری کنیم. باید توجه داشت که کمرویی می تواند به تدریج به صورت نوعی بیماری روانی (روان نژندی) درآید. بنابراین کمرویی باید هرچه زودتر شناسایی، پیشگیری و درمان شود.
کمرویی چیست؟
کمرویی یک توجه غیرعادی و مضطربانه به خویشتن در یک موقعیت اجتماعی است که در نتیجه ی آن فرد دچار نوعی تنش روانی – عضلانی می شود، شرایط عاطفی و شناختی اش متأثر می گردد و زمینه ی بروز رفتارهای خام و ناسنجیده و واکنش های نامناسب در وی فراهم می شود. به دیگر سخن ، پدیده ی کمرویی به یک مشکل روانی – اجتماعی و آزار دهنده ی شخصی مربوط می شود که همواره به صورت یک ناتوانی یا معلولیت اجتماعی ظاهر می گردد. به کلام ساده، کمرویی یعنی «خود توجهی» فوق العاده و ترس از مواجه شدن با دیگران. زیرا کمرویی نوعی ترس یا اضطراب اجتماعی است که در آن فرد از مواجه شدن با افراد ناآشنا و ارتباطات اجتماعی گریز دارد.
بنابراین:
- کمرویی رو به رو شدن با افراد جدید را برای فرد نگران کننده و دشوار می کند.
- کمرویی وارد شدن به اماکن جدید و کسب و کار و تجارت تازه را برای فرد سخت می نماید.
- کمرویی مخفی شدن از انظار و احساس عجز در عین توانمندی را سبب می شود.
باید توجه داشت که احساس کمرویی افراد همیشه در برابر انسان ها متبلور می شود و نه در برابر حیوانات، اشیاء و موقعیت های طبیعی و جغرافیایی.
کمرویی از دیدگاه بین فرهنگی
کمرویی پدیده ی گسترده و متنوعی است که نزد افراد، خانواده ها، جوامع و فرهنگ های مختلف معانی متفاوتی دارد. کودک یا نوجوانی ممکن است از نظر روان شناسی اجتماعی فردی کمرو باشد، اما از نظر خانواده یا مدرسه به عنوان یک کودک یا نوجوان مؤدب و متین تلقی گردد. به عبارت دیگر بعضی ها افراد کمرو را انسان هایی ساکت، مؤدب و محترم می دانند و تصور می کنند که این قبیل افراد، شهروندان سالم و بی آزاری هستند و برخی نیز افراد کمرو را انسان هایی مطیع، حرف گوش کن، مستعد و مقبول اجتماع می دانند.
بعضی نیز کمرویی را برای دختران امری عادی و صفتی مثبت تلقی می کنند و آن را برای پسرها یک ویژگی یا منش ناپسند می دانند، در حالی که کمرویی همان گونه که قبلاً اشاره شد، یک معلولیت اجتماعی و مانع رشد مطلوب شخصیت است و برای هر دو جنس امری است نامطلوب و نابهنجار.
برخی دیگر، کمرویی را در افراد، بخصوص نزد دختران مترادف باحیا و عفت می دانند و آن را تأیید، تمجید و تشویق می کنند؛ در حالی که «حیا» یکی از برجسته ترین صفات انسان های متعالی بوده، شاخص ایمان و بیانگر رشد مطلوب شخصیت است. به بیان دیگر قدرت خویشتن داری امری است ارادی و ارزشمند و برعکس کمرویی پدیده ای کاملاً غیر ارادی، ناخوشایند و حکایتگر ناتوانی و معلولیت اجتماعی است.
پدیده ی کمرویی در کشورهای مختلف و از دیدگاه مطالعات بین فرهنگی، حاکمیت نظام های ارزشی متفاوت و غالب بودن بعضی از اهداف خاص تربیتی در خانه و مدرسه نیز بسیار مهم و قابل توجه است.
در بسیاری از جوامع غربی که کارگزاران آنها به طور مستقیم و غیرمستقیم مشوق و مروج رقابت های گسترده، فزون خواهی های فردی، آزادی های فوق العاده ی شخصی و سلطه طلبی و لجام گسیختگی فرهنگی هستند، به لحاظ شایع بودن همین اندیشه ی خودمحوری، برتری جویی، منفعت طلبی و پرخاشگری در خانواده و کلاس و مدرسه درصد افراد مبتلا به کمرویی فوق العاده کمتر از جوامعی است که کودکان و نوجوانان را به سختکوشی و تلاش، قناعت و سازگاری و تواضع تشویق می کنند.
اما در کشورهایی که مردم عمدتاً با تبعیت پذیری محض و شخصیت انفعالی زندگی می کنند، حکومت های دیکتاتورمنش، آزادی های مشروع فردی و اجتماعی را کاملاً محدود می کنند، فرصت تقویت احساس خودپنداری و رشد مطلوب شخصیت افراد فراهم نمی شود و زمینه ی پدیدآیی رفتارهای پرخاشگرانه، کمرویی و اجتماع گریزی بیشتر مشاهده می گردد. بر همین اساس در جوامع کمونیستی، کمرویی در میان اقشار مختلف جمعیت به مراتب بیش از جوامع دیگر است.
انتظار این است که در جوامع اسلامی با توجه به ارزش های والای قرآنی و وظایف و تکالیف شرعی فردی و گروهی، ضرورت پذیرش مسئولیت های اجتماعی و اتصاف به فضیلت های اخلاقی، کودکان، نوجوانان و بزرگسالان به دور از افراط و تفریط، در تربیت اجتماعی رشدی متعادل و متوازن داشته باشد و افراد، با تجلی شجاعت اخلاقی در گفتار و رفتار ایشان از کمرویی، جسارت و پرخاشگری برکنار باشند. بدون تردید مسلمانان کمرو نمی توانند در انجام بعضی از وظایف و مسئولیت های اجتماعی خود موفق باشند. فی المثل خمیر مایه ی ایفای وظیفه ی مهم امر به معروف و نهی از منکر برخورداری از شجاعت اخلاقی و مهارت برقراری ارتباط اجتماعی متقابل، مؤثر و مفید است.
بسیاری از محققان و متخصصان، ریشه ی اصلی کمرویی را در ترس یا اضطراب اجتماعی ( SOCIAL ANXIETY) می دانند. بنابراین لازم است اشاره ی مختصری به اضطراب و اضطراب اجتماعی داشته باشیم.
اضطراب
اضطراب از نظر روان شناسی و روان پزشکی یعنی «ناآرامی، هراس و ترس ناخوشایند و فراگیر با احساس خطر قریب الوقوع که منبع آن قابل شناختن نیست» به سخن دیگر اضطراب یک پاسخ طبیعی در مقابل هر نوع تهدید یا فرآیندی آگاه کننده و اخطاری به فرد درباره ی یک خطر یا موقعیت ضربه آمیز است. الگوی پدیدآیی اضطراب در موجود زنده امری است کاملاً فطری و در حد متعادل آن نیروی محرکی برای بسیاری از اعمال و رفتار انسان و ضرورتی برای بقای حیات و صیانت نفس، تلاش و حرکت و آمادگی برای مقابله با تهدیدها و خطرهای طبیعی و اجتماعی به شمار می رود. اما زمانی که نگرانی های فرد نسبت به مسایل مختلف به طور فراگیر فزونی یابد، به تدریج شاهد بروز اضطراب مرضی خواهیم بود. ریشه اضطراب درونی و روانی است و در مراحل رشد شخصیت پدیدار می شود و همان گونه که ذکر شد پاسخی برای تهدیدی ناشناخته و نامشخص و دارای جنبه ی تعارضی و غالباً مزمن است.
اضطراب اجتماعی نتیجه ای است از احتمال یا وقوع نوعی ارزیابی شخصی در موقعیت های مختلف اجتماعی. به دیگر سخن ، فردی که دچار اضطراب اجتماعی است هیچ گونه تمایلی به آغاز ارتباط با دیگران ندارد و با احساسی از ترس و پایداری غیر معقول، از هر موقعیتی که ممکن است در معرض داوری دیگران قرار گیرد، اجتناب می ورزد. برداشت یا تصور شخص از موقعیت های اجتماعی که احتمال دارد شخصیت او مورد سنجش و ارزشیابی قرار گیرد، می تواند واقعی یا خیالی باشد. در واقع شخصی که به شدت دچار اضطراب اجتماعی است، تصور می کند در هر موقعیت یا شرایط اجتماعی فرد یا افرادی به محض مواجه شدن با او رفتار و شخصیتش را مورد نقادی و ارزیابی قرار خواهند داد و یا ممکن است طوری رفتار کند که مورد تحقیر دیگران واقع شود و در فشار و مخمصه قرار گیرد.
هنگامی که چنین اضطرابی بر وجود فرد مستولی شود، اعتماد به نفس کاهش می یابد، قدرت نگرش واقع بینانه و برقراری ارتباط متقابل با دیگران به حداقل می رسد و احساس تنش یا ناتوانی در تنش زدایی، افسردگی ، ناآرامی و بیقراری، گریز از ارتباطات معمول اجتماعی و دل مشغولی های مفرط، شخصیت فرد را فرا می گیرد.
در تعدیل اضطراب، عوامل بسیاری از جمله نحوه ی نگرش یا بازخورد فرد، باورهای قلبی، ارزش ها و اعتقادات دینی و تربیت خانوادگی و اجتماعی تأثیر دارد.
اضطراب اجتماعی
اضطراب اجتماعی نتیجه ای است از احتمال یا وقوع نوعی ارزیابی شخصی در موقعیت های مختلف اجتماعی. به دیگر سخن ، فردی که دچار اضطراب اجتماعی است هیچ گونه تمایلی به آغاز ارتباط با دیگران ندارد و با احساسی از ترس و پایداری غیر معقول، از هر موقعیتی که ممکن است در معرض داوری دیگران قرار گیرد، اجتناب می ورزد. برداشت یا تصور شخص از موقعیت های اجتماعی که احتمال دارد شخصیت او مورد سنجش و ارزشیابی قرار گیرد، می تواند واقعی یا خیالی باشد. در واقع شخصی که به شدت دچار اضطراب اجتماعی است، تصور می کند در هر موقعیت یا شرایط اجتماعی فرد یا افرادی به محض مواجه شدن با او رفتار و شخصیتش را مورد نقادی و ارزیابی قرار خواهند داد و یا ممکن است طوری رفتار کند که مورد تحقیر دیگران واقع شود و در فشار و مخمصه قرار گیرد.
با اذعان به این که همه ی انسان ها از کوچک تا بزرگ اساساً تشویق پذیر و تنبیه گریز هستند و دوست ندارند که بخشی از رفتار یا جنبه های مختلف شخصیتشان به توسط دیگران مورد ارزیابی و نقادی قرار گیرد و چنین شرایط یا صحنه های امتحانی برایشان خوشایند نیست؛ اما آن دسته از کودکان، نوجوانان و بزرگسالانی که به طور غیرعادی دچار ترس یا اضطراب اجتماعی هستند، کمترین تمایلی برای حضور در موقعیت های اجتماعی و ارتباط با دیگران ندارند، چرا که همه موقعیت های اجتماعی و تعامل بین فردی را صحنه های ارزیابی و انتقاد تلقی می کنند. فی المثل حضور در جلسات مصاحبه و گزینش تحصیلی و شغلی، دیدار با فردی مسئول یا مقتدر برای اولین بار، صحبت، سخنرانی و ارائه ی گزارش در حضور مخاطبان برجسته، مصاحبه در برنامه ی پخش مستقیم تلویزیون یا رادیو، ورود به اطاقی مملو از آدم های غریبه و موقعیت هایی از این قبیل تقریباً همه ی افراد را تا حدودی مضطراب می کند، لکن بعضی از کودکان، جوانان و بزرگسالان غالباً در هر موقعیت اجتماعی که ممکن است رفتار ایشان مورد ارزیابی قرار گیرد، دچار اضطراب شدید می شوند. برای این قبیل افراد ، اضطراب یک ویژگی شخصیتی محسوب می شود و نه یک وضعیت گذرا.
باید توجه داشت که صرف احساس تنهایی به معنای کمرویی یا ناتوانی و معلولیت اجتماعی نمی تواند باشد. همچنین احساس تنهایی لزوماً همیشه به معنای «تنها بودن» نیست.
اضطراب اجتماعی در شرایط زیر بیشتر مشاهده می شود
- ترس از عدم تأیید یا انتقاد توسط دیگران.
- ترس از قرار گرفتن در موقعیتی که می بایست مصمم و قاطع جواب داد یا اظهار نظر کرد.
- ترس از مقابله کردن با شرایط خاص اجتماعی، عصبانیت ها و پرخاشگری ها.
- ترس از مواجه شدن و همکلامی با جنس مخالف.
- ترس از ناتوانی در برقراری و حفظ روابط بسیار صمیمی بین فردی.
- ترس از بروز جدی تعارض و دوگانگی احساس در خانواده و طرد شدن توسط والدین.
- ترس از طرد شدن و از دست دادن روابط بین فردی.
کمرویی و احساس تنهایی
تنهایی یک واکنش هیجانی است. فردی که قادر به برقراری ارتباط با دیگران نیست، احساس می کند که از دوستان و نزدیکان جداست و به طور قابل ملاحظه ای کمتر از دیگران از روابط اجتماعی بهره می برد. چنین فردی نمی تواند احساسات خوشایند یا ناخوشایند، ترس ها و نگرانی ها و آرزوها و امیدهایش را با نزدیکان و دوستانش در میان بگذارد و پاسخ ها و عکس العمل های ایشان را دریافت کند. احساس تنهایی نیز همانند کمرویی نوعی ناتوانی اجتماعی است و هر کدام از ما در یک موقعیت یا شرایط خاص ممکن است احساس کنیم که تنها هستیم. افرادی که دچار احساس « تنهایی » می شوند و این احساس با شدت و مداومت افکار و رفتار ایشان را فرا می گیرد، به تدریج از تمایلات اجتماعی و ارتباطات بین فردی شان کاسته می شود تا به حداقل می رسد، و از این نظر بعضی از ویژگی های افراد کمرو را پیدا می کنند. کمرویی ناتوانی و معلولیت فرد در برقراری ارتباط است و «تنهایی» مشکل انسان در اثر فقر ارتباطی است.
باید توجه داشت که صرف احساس تنهایی به معنای کمرویی یا ناتوانی و معلولیت اجتماعی نمی تواند باشد. همچنین احساس تنهایی لزوماً همیشه به معنای «تنها بودن» نیست. ممکن است یک نفر در جمع آشنایان و دوستان و در حین حضور در جشن ازدواج یکی از بستگان احساس کند که تنهاست و برعکس شخصی ممکن است در یک محیط و مکان کاملاً دور از خانواده و دوستان واقعاً تنها باشد، بدون این که احساس تنهایی کند. شایان ذکر است که به دلیل ویژگی ها و نیازهای خاص روانی – اجتماعی نوجوانان ، ظهور پدیده ی تنهایی (احساس تنهایی) در بین آنها به طور فوق العاده ای بیشتر از شیوع این احساس در میان بزرگسالان است. به همین خاطر در طول یک هفته، لحظاتی که نوجوانان احساس تنهایی می کنند به مراتب بیش از بزرگسالان است.
بنابراین احساس تنهایی ممکن است کاملاً گذرا و موقتی باشد و فرد دوباره نشاط زندگی و تمایل به فعالیت اجتماعی را بازیابد. اما هرگاه چنین احساسی به علل گوناگون، از جمله ناکامی های مکرر، نگرانی و اضطراب شدید، رفتار تبعیض آمیز و بی عدالتی، فشارهای خانوادگی و اجتماعی، سرخوردگی و توسعه نگرش و بازخورد منفی نسبت به رفتار ناخوشایند و واکنش های منفی اطرافیان، فقر انگیزشی و قطع امید از پیوندهای عاطفی عزیزان، تقویت گردد با شدت هرچه بیشتر فراگیر شود و فرد مبتلا عمیقاً احساس تنهایی کند، نه تنها همانند افراد کمرو دچار ناتوانی یا معلولیت اجتماعی می شود، بلکه اضطراب و احساس تنهایی زمینه ی افسردگی جدی را در وی به وجود می آورد و ممکن است دست به اقدامات غیرعادی نظیر گریز و فرار از خانه و محل زندگی و کار، بعضی کژروی های اجتماعی، اعتیاد و خودکشی بزند. درصد قابل توجهی از کسانی که خودکشی کرده اند یا اقدام به خودکشی می کنند، تجارب فراوانی از احساس تنهایی و رها شدگی از طرف صمیمی ترین نزدیکان و دوستان خود داشته اند.
بنابراین می بایست به طور خیلی جدی به این پدیده توجه داشت و افراد مبتلا به آن را با اتخاذ روش های اصلاحی و درمانی مناسب، مورد درمان و توان بخشی اجتماعی قرار داد.
بدون تردید در دنیای پیچیده ی امروز، فراوانی ناراحتی ها و رنج های ناشی از مشکلات ارتباطی و سازگاری اجتماعی، نظیر: اضطراب، افسردگی، کمرویی و احساس تنهایی و … به مراتب بیش از بیماری های قلبی است! در واقع در بسیاری از موارد ناراحتی های قلبی خود نتیجه ی فشارهای عاطفی و روانی و روابط ناسالم یا ناموفق بین فردی است .
بحث درباره ی شیوع کمرویی و درصد فراوانی افراد کمرو، با توجه به تعریف پدیده ی کمرویی از دیدگاه بین فرهنگی و نگرش متفاوت و متنوع جوامع مختلف نسبت به این پدیده، کار ساده ای نمی تواند باشد. اما می توان گفت که پدیده ی کمرویی فوق العاده فراگیر است و به دلایل عدیده ای که مقالات بعد به آنها اشاره خواهد شد درصد قابل توجهی از کودکان، نوجوانان، جوانان و بزرگسالان هر جامعه دچار کمرویی و چنین ناتوانی ها و معلولیت اجتماعی هستند.
حداقل پدیدار شدن کمرویی هنگامی است که فرد کمرو با مخاطبان آشنا و صمیمی و خردسال در کانونی همچون خانواده سروکار دارد؛ و حداکثر تبلور یا تظاهر کمرویی زمانی است که فرد کمرو در یک موقعیت و شرایط تازه با حضور جمع قابل توجهی از افراد غریبه و متنفذ و مقتدر، ملزم به صحبت کردن و توضیح و گفت و شنود صریح می شود.
همانگونه که گفته شد
کمرویی در نزد کودکان و نوجوانان به مراتب بیشتر از بزرگسالان است.
بسیاری از افرادی که در واقع براساس تعاریف ارائه شده و معیارهای پذیرفته ی کمرویی، کمرو تلقی می شوند، به گونه ای کمرویی خود را پنهان می دارند و بخصوص سعی می کنند تا در برابر کودکان و افراد همسال خویش کمتر کمرویی نشان دهند.
در هر حال فراوانی ظهور رفتار کمرویی در موقعیت های مختلف خانوادگی و فامیلی، شغلی و تحصیلی، اجتماعی و سیاسی و … کاملاً متفاوت است. به طور کلی حداقل پدیدار شدن کمرویی هنگامی است که فرد کمرو با مخاطبان آشنا و صمیمی و خردسال در کانونی همچون خانواده سروکار دارد؛ و حداکثر تبلور یا تظاهر کمرویی زمانی است که فرد کمرو در یک موقعیت و شرایط تازه با حضور جمع قابل توجهی از افراد غریبه و متنفذ و مقتدر، ملزم به صحبت کردن و توضیح و گفت و شنود صریح می شود.
بررسی های انجام شده حاکی از آن است که تمامی افراد کمرو در همه ی موقعیت ها و شرایط اجتماعی یکسان، واکنش و رفتار مشابهی از خود نشان نمی دهند و میزان و درجات احساس کمرویی ایشان کاملاً متفاوت است.
ویژگی های رفتاری افراد کمرو
برخی از ویژگی های بالینی و رفتاری کودکان، نوجوانان و بزرگسالان کمرو به طور قابل ملاحظه ای متفاوت از دیگران بوده، به سادگی قابل تشخیص است.
از نظر زیستی و فیریولوژیکی نشانه ها یا علائم مشترکی در میان غالب افرادی که به طور جدی دچار کمرویی هستند، مشاهده می شود. بدیهی است که نشانه های فیزیولوژیک در افراد کمرو عمدتاً روان – تنی است و در نتیجه ی شرایط خاص روانی حاکم بر رفتار ایشان ظاهر می گردد. در این ارتباط می توان به علائم فیزیولوژیکی نظیر:تشدید ضربان قلب، سرخ شدن چهره، حالت های اضطرابی، اختلال در ریتم تنفسی، تنش عضلانی (به علت خود توجهی فوق العاده زیاد)، تغییر در تـُن صدا، اختلال در کنش های بعضی از غدد درون ریز و برون ریز و … اشاره کرد.
همچنین بعضی رفتارهای اضطرابی و یا رفتارهای روانی – حرکتی در بین کودکان، نوجوانان و بزرگسالان کمرو دیده می شود.
برخی از این ویژگی ها مانند:گریه کردن، رو برگرداندن از غریبه ها و چسبیدن به فرد آشنا، بیشتر در کودکان کمرو مشاهده می شود. علاوه بر این فرار کردن از جمع غریبه ها، مخفی کردن خود از انظار اطرافیان غریبه و ناآشنا، خجالت کشیدن و به لکنت افتادن، با حداقل کلمات سخن گفتن، بریده و کم حرف زدن، بیشتر عبوس بودن و کمتر لبخند زدن، مضطرب و دستپاچه شدن، گوش خود را کشیدن، با انگشتان خود بازی کردن، با لباس خود ور رفتن، از این پا به آن پا شدن، سر را خم کردن و زیر چشمی به غریبه ها نگاه کردن، عدم برقراری ارتباط بصری مستمر و طبیعی با دیگران، غرق در افکار خود شدن، خود توجهی بیش از حد و گاهی اوقات دقایقی از وقایع محیط غافل شدن، تمایل به سر و کار داشتن بیشتر با کتاب و اشیاء و لوازم مختلف به جای آدم ها، علاقه به بازی با کودکان آشنا و کوچکتر از خود، عدم برخورداری از یک رابطه ی دوستانه با آشنایان، با صدای آهسته و غیر طبیعی سخن گفتن و شخصیتی انفعالی داشتن، گرفته و نگران بودن، خام و بی لطافت برخورد کردن در ارتباطات اجتماعی به خصوص با افراد غریبه، بیزاری از دعوت کردن و دعوت شدن به توسط دیگران و سرانجام تمایل به تنها بودن، بیزاری شدید از نگاه های نقادانه ی دیگران، فقر شدید در انگیزه ی فعالیت اجتماعی، ضعف اعتماد به نفس ، عدم برخورداری از ابتکار عمل و ارائه خلاقیت های ذهنی، بی جرئت و بی شهامت بودن در عین توانایی و قدرت و … از دیگر ویژگی های افراد کمروست.
پدیده ی کمرویی به عنوان یک معلولیت اجتماعی، چنانچه به موقع تشخیص داده نشود و درمان نگردد ممکن است آثار نامطلوبی به همراه داشته باشد و رشد شناختی، عاطفی و روانی و اجتماعی فرد را به طور جدی متأثر کند. در اینجا فهرست وار به بعضی از تأثیرات سوء کمرویی بر روند تحول شناختی، قدرت هوشمندی، رشد شخصیت و ویژگی های عاطفی و روانی افراد کمرو اشاره می کنیم.
کم بودن ارتباطات کلامی و روابط اجتماعی، موجب می شود که کودک، نوجوان یا فرد بزرگسال کمرو دچار خود – محصوری شود و از زندگی فعال و خوشایند اجتماعی محروم ماند.
بُعد شناختی
در بسیاری از مواقع هوش و استعدادی سرشار در پس ابرهای تیره ی کمرویی پنهان می ماند. به عبارت دیگر بعضی از کودکان و نوجوانان کمرو به رغم آنکه ممکن است فوق العاده تیزهوش و سرآمد باشند، اما قدرت هوشمندی ایشان توسط دیگران، به خصوص معلمان به طور واقع بینانه مورد ارزیابی قرار نمی گیرد. کمرویی پایدار می تواند منجر به یک ترس و تنش عمومی شود و کودک یا نوجوان کمرو اعتماد به نفس و جرئت تجربه ی هیچ کار تازه ای را پیدا نکند و در نتیجه عملکرد و پیشرفت او به طور معنی داری پایین تر از سطح توانایی اش ظاهر گردد. به کلام دیگر همیشه فاصله ای قابل توجه بین توان بالقوه و توان بالفعل افراد کمرو وجود دارد.
کمرویی موجب افزایش فوق العاده ی خود توجهی و اشتغال ذهنی فرد کمرو نسبت به واکنش های خویش می شود، به گونه ای که شخص از هرگونه تفکر مولد و خلاق و ارتباط برتر باز می ماند؛ چرا که خلاقیت متضمن برخورداری از شخصیتی سالم، پویا و فعال است و کودکان و نوجوانان خلاق عموماً افرادی کنجکاو، جست و جوگر، اهل چالش ذهنی، انعطاف پذیر، صریح الکلام، شجاع، راحت و بی تکلف، گشاده رو و متبسم هستند. بنابراین کمرویی قدرت تفکر خلاق و خلاقیت فرد را محدود می کند.
بُعد عاطفی – روانی – اجتماعی
افراد کمرو غالباً دچار اضطراب ، افسردگی و احساس تنهایی هستند ، در برقراری و حفظ پیوندهای عاطفی با مشکل جدی مواجهند. کمرویی مانع اصلی رشد مطلوب عاطفی و روانی فرد است.
در افراد کمرو ترس از غریبه ها ممکن است به تدریج تعمیم یابد و باعث شود که آنان از هر چیز تازه و متفاوتی بترسند. این امر می تواند محصور کننده ی فرد در میان دیواره های احساسات بازدارنده باشد و زمینه ی رشد نابهنجار روانی – اجتماعی وی را فراهم کند.
افراد کمرو سهم چندانی در گروه های همگن ندارند و حضوری انفعالی و غیرفعال در گروه های اجتماعی پیدا می کنند. گرچه معمولاً افراد کمرو به خاطر تبعیت پذیری و فرمانبری بی کم و کاست از سوی اعضای گروه طرد نمی شوند، اما باید اذعان داشت که غالباً مورد کم توجهی واقع می شوند و در نتیجه ی چنین نقش غیرفعال گروهی و سازش یافتگی ضعیف، از کسب یادگیری ها، مهارت ها و تجارب مؤثر فعالیت های اجتماعی محروم می مانند.
«کمرویی»، باعث می شود که فرد در عین این که بعضاً از نظر صلاحیت های علمی، فکری و اخلاقی، قابلیت ها و کفایت های فردی برتر از همسالان، دوستان، همگروه ها و همکلاسی های خود است، اما نتواند رهبری گروه راعهده دار شود؛ در حالی که فرصت رهبری گروهی، از تجارب ارزشمند رشد اجتماعی و از عوامل مؤثر افزایش اعتماد به نفس است.
کمرویی موجب افزایش فوق العاده ی خود توجهی و اشتغال ذهنی فرد کمرو نسبت به واکنش های خویش می شود، به گونه ای که شخص از هرگونه تفکر مولد و خلاق و ارتباط برتر باز می ماند؛ چرا که خلاقیت متضمن برخورداری از شخصیتی سالم، پویا و فعال است و کودکان و نوجوانان خلاق عموماً افرادی کنجکاو، جست و جوگر، اهل چالش ذهنی، انعطاف پذیر، صریح الکلام، شجاع، راحت و بی تکلف، گشاده رو و متبسم هستند. بنابراین کمرویی قدرت تفکر خلاق و خلاقیت فرد را محدود می کند.
از آنجا که فرد کمرو غالباً می ترسد که با دیگران به ویژه مخاطب های ناآشنا، تازه وارد و غریبه ها صحبت کند، بالطبع دیگران نیز با او کمتر سخن می گویند. ارتباط مؤثر کلامی برآیندی از تعامل بین فردی و امری است متقابل و مستلزم علاقه، تمایل و انگیزه ی طرفین.به قول معروف:
تا که از جانب معشوق نباشد کششی – کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد.
بنابراین کم بودن ارتباطات کلامی و روابط اجتماعی، موجب می شود که کودک، نوجوان یا فرد بزرگسال کمرو دچار خود – محصوری شود و از زندگی فعال و خوشایند اجتماعی محروم ماند.
معمولاً افراد کمرو نسبت به خود همان قضاوتی را ندارند که دیگران نسبت به ایشان دارند. چون خود ارزشیابی نشانی از سازگاری اجتماعی است، بنابراین خودپنداری ضعیف، بیانگر رشد معیوب شخصیت و پدیدآیی عقده ی حقارت است.
کمرویی یک پدیده ی پیچیده ی روانی – اجتماعی است. کمرویی یک صفت یا ویژگی ارثی یا ژنتیکی نیست، بلکه اساساً در نتیجه ی روابط نادرست بین فردی و سازش نایافتگی های اجتماعی در مراحل اولیه ی رشد، در خانه و مدرسه پدیدار می گردد. با این که برخی از روان شناسان نظیر کتل بر این عقیده اند که بعضی افراد با زمینه یا «سندرم کمرویی» ، متولد می شوند، اما باید توجه داشت که بحث درباره ی سندرم کمرویی و استعداد بیشتر بعضی از کودکان در ابتلا به کمرویی ، به معنای ارثی بودن کمرویی مثل رنگ چشم و پوست نیست. بدیهی است کودکان کمرو عموماً متعلق به والدینی هستند که خودشان کمرویی دارند، لیکن این بدان معنی نیست که این قبیل کودکان کمرویی را از طریق ژن های ناقل از والدین خود به ارث برده اند، بلکه اساساً بدین معناست که کمرویی را از آنها یاد گرفته اند.
در اینجا به طور خلاصه به اصلی ترین زمینه های کمرویی اشاره می شود.
کمرویی ناشی از ترس
کمرویی ناشی از ترس عموماً از سال اول زندگی نوزاد مشاهده می شود. مطالعات انجام شده روی نوزادان، حاکی از این است که در اواسط سال اول زندگی (غالباً در شش ماه دوم آن) کمرویی به عنوان یک پدیده ی همگانی در همه نوزادان و نسبت به غریبه ها و افراد آشنایی که به خاطر تغییر لباس و آرایش ظاهر متفاوت به نظر می آیند، دیده می شود؛ به عبارت دیگر در این شرایط اضطراب از بیگانه ها و ناآشناها وجود کودک را فرا می گیرد. در حقیقت کودک خردسال از این رو کمروست که مردم برایش ناآشنا هستند، از او بزرگتر، قوی تر، قدرتمندتر و مقتدرترند و او نمی داند که در شرایط گوناگون چگونه با وی برخورد خواهند کرد.
بعد از ۶ ماهگی، کودکان خردسال به تدریج به لحاظ رشد ذهنی و عاطفی، می توانند تا افراد آشنا را از غریبه ها تشخیص بدهند. همراه با افزایش دامنه ی ارتباطات کودک با دیگران، کم کم بر تجارب خوشایند و دوست داشتنی وی افزوده می شود و کودک از ارتباط و همنشینی با دیگران، بخصوص آشنایان لذت می برد، ترسش فرو می ریزد و این حالت مقدمه ی لازم و مطلوبی برای اجتماعی تر شدن کودک است.
خانواده و فرزندان کمرو
در بررسی علل کمرویی به طور مشخص می بایست به شرایط و عوامل خانوادگی، ویژگی های شخصی و شخصیتی، نظام باورها و رفتارهای فردی، موقعیت های روانی و اجتماعی اشاره کرد.
محیط خانواده و تجارب اولیه ی کودک به خصوص در سنین پیش دبستانی و سال های آغازین مدرسه، اصلی ترین نقش را در شکل گیری شخصیت کودک دارد. در این دوران الگوهای رفتاری بزرگسال، برنامه های تلویزیونی، نحوه و میزان ارتباطات عاطفی، کلامی و اجتماعی خردسالان با والدین و بزرگسالان خانواده بیشترین تأثیر را در رشد مطلوب اجتماعی و یا به وجود آمدن اضطراب و کمرویی کودکان می تواند داشته باشد.
زمانی که الگوهای بزرگسال مثل والدین، خودشان عموماً مضطرب بوده، از مهارت برقراری روابط عاطفی – اجتماعی مطلوب و خوشایند با دیگران، به ویژه با فرزندان خود بی بهره باشند، بدون شک طبیعی است که فرزندان این خانواده نیز بیاموزند که کمرو باشند به همین دلیل بعضی از روان شناسان مثل واتسون کمرویی کودکان را در نتیجه ی یادگیری و تقویت آن در خانه و مدرسه می دانند.
کمال جویی و آرمان گرایی فوق العاده ی والدین و انتظارات نامعقول آنان از فرزندان در شرایط گوناگون و وادار کردن آنها به رفتارهای کلیشه ای و قالبی و عکس العمل های تصنعی در موقعیت های مختلف اجتماعی، (در حضور مهمانان، به هنگام مهمانی رفتن، حضور در مجالس جشن و مراسم عمومی، در کوچه و خیابان، در اتومبیل و اتوبوس، به هنگام لباس پوشیدن، غذاخوردن، نگاه کردن، صحبت کردن، راه رفتن و …)،سختگیری بیش از حد بر کودکان و نوجوانان و داشتن توقعات زیاد، رفتار خصمانه و عصبی با ایشان، تهدیدها و تنبیه ها، تحقیرها و تحدیدهای ناروا و یا حمایت های افراطی و غیرضروری از فرزندان از اصلی ترین زمینه های رشد معیوب اجتماعی کودک و بروز کمرویی به شمار می آیند.
مشاهده ی دوگانگی و تعارض در رفتار الگوهای بزرگسال و ایجاد ناهماهنگی در مفاهیم اساسی شخصیت کودک، موجب کشاکش های درونی و در نتیجه اختلال در رشد طبیعی می گردد، اضطراب شدید و کمرویی کودک را به همراه خواهد داشت.
تک فرزندها و فرزندان اول خانواده
کمرویی در میان فرزندان اول خانواده و تک فرزندها بیش از سایر فرزندان خانواده دیده می شود؛ به خصوص زمانی که والدین قادر نباشند زمینه ی تربیت و رشد اجتماعی مطلوب و هماهنگ ایشان را مطابق با نیازهای عاطفی و اجتماعی آنان فراهم آورند. به طور کلی در غالب موارد ، فرزندان اول خانواده و تک فرزندها با بزرگترها بیشتر همانند سازی می کنند و تمایل ایشان در برقراری ارتباط با بزرگسالان بیش از همسالانشان است. به دیگر سخن ، فرزندان اول خانواده و تک فرزندها در برقراری ارتباط با همسالان و همکلاسی های خود بیشتر با مشکل مواجه می شوند تا با افراد بزرگسال، چرا که عموماً والدین انتظارت و توقعات متنوعی از تنها فرزند و یا فرزند اول خود دارند و به دلیل همین انتظارات فوق العاده، اعمال فشارهای روانی از طرف والدین و آرمان خواهی های فراوان ایشان و احساس ناتوانی این قبیل فرزندان در تحقق بخشیدن به خواست های والدین، به تدریج بعضاً دچار احساس بی کفایتی می شوند و خودپنداری بسیار ضعیفی پیدا می کنند و زمینه ی اضطراب فراگیر و کمرویی در شخصیت ایشان نمایان می شود. به خاطر چنین وضعیت عاطفی – روانی، از دست دادن احساس خود ارزشمندی و برخورداری از خودپنداری کمتر، در بعضی از موارد فرزندان اول در مقایسه با سایر فرزندان خانواده به توفیقات کمتری در پیشرفت تحصیلی دست می یابند.
مدرسه، تقویت کمرویی یا رشد اجتماعی
مدرسه، به عنوان اولین جایگاه رسمی تجربه ی اجتماعی کودکان، می تواند نقش تعیین کننده ای در تقویت کمرویی یا پرورش مهارت های اجتماعی آنان ایفا کند. متأسفانه در بسیاری از موارد کمرویی کودکان در محیط مدرسه و فضای کلاس درس تقویت می گردد و چنین رفتار ناخوشایندی در شخصیت کودک تثبیت می شود.
در غالب موارد، اولیای مدرسه رفتار انفعالی و آرام و سکوت مضطربانه ی کودک یا کودکان کمرو و ناتوان را به عنوان یک صفت پسندیده و ویژگی رفتاری مطلوب تلقی می نمایند، بعضاً با تأیید و تشویق های خود، به طور مستقیم و غیرمستقیم سعی می کنند آن را تقویت نمایند. واقعاً جای بسی تعجب و تأسف است که در بسیاری از مدارس ما گاهی بالاترین نمره ی انضباط از آن کمروست!
برچسب زدن ها و القای ویژگی های خاص به بعضی از کودکان، مانند این که معلم مرتباً بگوید که فلان کس، دانش آموزی است بسیار آرام، ساکت و مؤدب و اعمال فشارهای اخلاقی و وادار کردن کودک به سکوت های اجباری و رفتارهای به اصطلاح مؤدبانه ی مصنوعی سبب می شود که وی به تدریج به یک موجود کاملاً کمرو با شخصیتی انفعالی تبدیل گردد.
در اینجا نیز اعمال فشارهای روانی و اخلاقی، اجرای مقررات خشک و غیرقابل انعطاف، برخوردهای قالبی و دیکتاتور منشانه، رقابت های فشرده و نابرابر، ترسیم فاصله یا شکاف فوق العاده زیاد و غیر عادی بین وضع موجود و وضع مطلوب برای دانش آموزان، اظهار نگرانی مداوم نسبت به آینده ی شاگردان و کنترل شدید رفتارهای فردی و اجتماعی ایشان، کمال جویی ها و آرمان خواهی ها، تحقیرها و تهدیدها، تنبیه ها و محدودیت های غیرمنطقی و تقویت روحیه ی تسلیم پذیری و احساس عدم کفایت اجتماعی و … می تواند زمینه های اضطراب و کمرویی را در کودکان ایجاد و یا تقویت کند.
فشارهای اجتماعی و کمرویی
علاوه بر خانه و مدرسه، عواملی همچون محرومیت ها و آسیب های اجتماعی ، ناسازگاری های شغلی، سلطه ها و فشارهای گروهی، مقایسه ها و برتری طلبی های قومی و نژادی، تقویت شخصیت انفعالی، پرخاشگری ها و قدرت مداری ها، کنترل شدید اجتماعی، بی احترامی به حقوق و آزادی های مشروع فردی، ویرانگری خلاقیت های ذهنی، تقبیح و تهدید صراحت ها و شجاعت های اخلاقی توسط صاحبان زور و والیان تزویر، ترویج فرهنگ خصومت و خشونت و لجام گسیختگی نفسانی در جامعه می تواند از دیگر عوامل زمینه ساز فزونی اضطراب تشدید کمرویی و رفتارهای گوشه گیرانه باشد.
کمرویی رفتاری است آموخته شده
و
هر رفتاری قابل تغییر است
اما همیشه باید امیدوار بود
و به مطلوب ترین شرایط و مؤثرترین روش ها اندیشید.
پیش از این اشاره شد که کمرویی یک پدیده ی پیچیده و مرکب ذهنی – روانی و روانی – اجتماعی است که به دلایل عدیده در طول دوران رشد به تدریج پدیدار می شود. لذا در بحث درمان نیز باید اذعان داشت که برای کمرویی، یک درمان فوری وجود ندارد.
کمرویی با دارو برطرف نمی شود و اقدامات پزشکی و استفاده از داروهای آرام بخش و تقویت کننده ها (مولتی ویتامین ها) تأثیر مستقیمی بر کمرویی فرد ندارد. کمرویی اساساً رفتاری است اکتسابی و آموخته شده، و برای درمان و برطرف کردن آن باید یاد زدایی صورت گیرد و رفتار تازه و مطلوب اجتماعی در فرد فراگیر شود.
اساس درمان کمرویی تغییر در حوزه ی شناختی (شناخت درمانی) و تحول در رویه ی زندگی و حیات اجتماعی فرد است، تغییر در شیوه ی تفکر، یافتن نگرش تازه نسبت به خود و محیط اطراف، برخورداری از قدرت انجام واکنش های نو در برابر اطرافیان و تعامل بین فردی، تغییر در باورها و نظام ارزش هایی که کمرویی را تقویت می کند و سرانجام دستیابی به کانون اصلی اضطراب، کاهش اضطراب در فرد کمرو، تقویت انگیزه و افزایش مهارت های اجتماعی و توانایی های تحصیلی، شغلی و حرفه ای، اصلی ترین روش درمان کمرویی است.
در اینجا سعی می شود که به مؤثرترین روش های کاربردی درمان کمرویی اشاره شود.
تقویت خودپنداری مثبت و خودباوری دوباره
از مهمترین روش های درمان کمرویی،توجه دادن فرد کمرو به قدرت تفکر، نحوه ی نگرش و بازخورد وی نسبت به پدیده های مختلف و ایجاد آمادگی لازم درونی برای ایجاد تغییرات مثبت در حوزه ی شناختی اش است. هرگونه تغییر در نگرش ها و بازخوردهای فرد کمرو نسبت به خود و محیط اطراف، مقدمه ی لازمی برای خود پنداری و تغییر رفتار خواهد بود. کمرویی یک رفتار است، نامطلوب است. هر رفتاری قابل تغییر است، اما باید توجه داشت که هر روشی، به توسط هر کسی و در هر شرایطی ممکن است مؤثر واقع نشود.
– خانواده و تربیت اجتماعی
توجه خاص اولیاء و مربیان به مبانی تربیت اجتماعی و تقویت مهارت های ارتباطی، از اساسی ترین مسائل در پیشگیری و درمان کمرویی کودکان و نوجوانان است. همه ی کودکان، نوجوانان و بزرگسالان باید به نقش فردی، وظیفه ی خانوادگی و رسالت اجتماعی خویش در موقعیت های مختلف کاملاً واقف و در ایفای مسئولیت ها پیشگام باشند.
در تربیت اجتماعی و پرورش مهارت های ارتباطی کودکان و نوجوانان، پیشگیری از معلولیت اجتماعی ایشان و درمان کمرویی،بیشترین مسئولیت ها بر عهده الگوهای رفتاری بزرگسال است. بنابراین پدران و مادران و نزدیکان کودکان و نوجوانان، به مثابه محبوبترین و مؤثرترین الگوهای رفتاری در تعلیم و تقویت مهارت های اجتماعی و یا پدیدآیی کمرویی در ایشان به طور جدی سهیم هستند؛ چرا که بچه ها به طور مستقیم و غیرمستقیم از الگوهای رفتاری بزرگسال در موقعیت های مختلف خانوادگی و نقش آفرینی های اجتماعی یاد می گیرند و با ایشان همانندسازی می کنند.
لذا تردیدی نیست که در درمان کمرویی نوجوانان ، قبل از همه و بیشتر از اطرافیان و درمانگران، مسئولیت اصلی بر عهده ی مادران و پدران است. بدیهی است هر کس که بخواهد کمرویی دیگران را برطرف سازد، می بایست ابتدا خود درمانگری کند، یعنی مطمئن شود که خودش از آدم های کمرو به شمار نمی آید و از کفایت های اجتماعی و مهارت های مؤثر ارتباطی برخوردار است. اجتناب از غالب ساختن تکروی، عصبانیت ، پرخاشگری و دیکتاتور منشی در کانون خانواده، این ارزشمندترین حلقه ی زنجیره ی اجتماع انسان ها، و تلاش در غنی کردن پیوندهای عاطفی، کلامی و ارتباطی میان اعضای خانواده و تقویت رغبت ها و انگیزه های معاشرت اجتماعی در بین کودکان خواهد بود، بلکه اصلی ترین گام در جهت درمان کمرویی و مؤثرترین روش پیشگیری از اختلالات رایج عاطفی و رفتاری آنان نیز همین است.
کمرویی با دارو برطرف نمی شود و اقدامات پزشکی و استفاده از داروهای آرام بخش و تقویت کننده ها تأثیر مستقیمی بر کمرویی فرد ندارد. کمرویی اساساً رفتاری است اکتسابی و آموخته شده، و برای درمان و برطرف کردن آن باید یاد زدایی صورت گیرد و رفتار تازه و مطلوب اجتماعی در فرد فراگیر شود.
بر همه ی پدران و مادران، به خصوص کسانی که فرزند کمرویی در خانه دارند فرض است که به رغم همه ی اشتغالات فکری و شغلی، کوشش کنند که در شبانه روز، ساعت و ساعاتی را صرفاً به گفت و گوهای صمیمی با کودکان و نوجوانان گوش جان سپردن به سخنان زیبا و دوست داشتنی ایشان اختصاص دهند. باید مواظب بود که مبادا تنوع برنامه های تلویزیونی و گذراندن اوقات فراغت در خانه به صورت کاملاً انفعالی وایستا، زمینه ساز کمرویی ها و کژروی ها در کودکان و نوجوانانی که تشنه ی کلام شیرین و نگاه های محبت آمیز اولیای خود هستند، نشود. (درصد قابل توجهی از کوکان و نوجوانانی که دچار مشکلات گوناگون عاطفی و اختلالات رفتاری نظیر: کمرویی، حساسیت فوق العاده، گوشه گیری، لجبازی و پرخاشگری می باشند، متعلق به خانواده هایی هستند که به دلایل مختلف، به خصوص عادت به تماشای برنامه های تلویزیونی، ویدئویی و استفاده از برنامه های ماهواره ای، فرصت برقراری ارتباط کلامی و عاطفی با یکدیگر را ندارند و بعضاً میانگین زمان گفت و گوهای والدین با فرزندانشان به یک دقیقه در شبانه روز هم نمی رسد!)
توجه ویژه به فرزندان خانواده و تکریم شخصیت ایشان در گفت و شنودها، اظهار نظرها و تصمیم گیری های خانوادگی بسیار حائز اهمیت است. خانواده هایی که از نعمت وجودی فقط یک فرزند برخوردارند نیز باید توجه داشته باشند که فرزند ایشان علاوه بر این که نیاز دارد با اولیای خود مصاحبت دلنشینی داشته باشد، لازم است از معاشرت و مصاحبت با کودکان و نوجوانان همسال خود نیز برخوردار شود و بر تجارب خوشایند اجتماعی خویش بیفزاید.
مسلماً فراهم کردن چنین تجارب ارزشمندی با نظارت، هدایت و حمایت روانی والدین فوق العاده مؤثر و مفید است و در تربیت اجتماعی این قبیل کودکان و درمان کمرویی احتمالی ایشان کاملاً مؤثر و مفید خواهد بود.
هنر درمانی
مشاهده ی بعضی از برنامه های نمایشی (برنامه های سینمایی و تلویزیونی، تئاتر، نمایش عروسکی و …) که در آن کودک یا نوجوان کمرو نقش اصلی را عهده دار است و با تغییر نگرش، برانگیختگی روانی و تقویت اراده و خودباروی، به تدریج در گروه ها و عرصه های مختلف اجتماعی مشارکتی فعال پیدا می کند و بعضاً رهبری گروه را نیز عهده دار می شود، می تواند در ذهن کودکان تماشاگر کمرو بسیار مؤثر واقع شود و در درمان کمرویی شان مفید باشد؛ چرا که کودکان کمرو با قهرمان نمایش همانند سازی می کنند و تلاش می کنند که مثل او باشند.
همچنین تشویق کودک یا نوجوان کمرو برای شرکت در برنامه های نمایشی (در مراکز پیش دبستانی و مدارس) و ایفای نقش های مؤثر به گونه ای که فشار روانی چندانی متوجه او نباشد، روش مناسبی برای کاهش اضطراب اجتماعی و درمان کمرویی خواهد بود.
فعالیت های اجتماعی و بازی های گروهی
ترغیب کودکان و نوجوانان کمرو برای مشارکت در فعالیت های مختلف دسته جمعی و بازی های گروهی می تواند تأثیر بسیار زیادی در کاهش اضطراب و افزایش مهارت اجتماعی ایشان داشته باشد. واضح است که ترغیب و تشویق کودکان کمرو برای شرکت فعال در برنامه های گروهی نظیر: تهیه ی کاردستی مشترک، آماده کردن پوستر یا روزنامه ی دیواری، مطالعه و مسابقه ی علمی، قصه گویی و داستان سرایی، اجرای برنامه ی نمایشی، شرکت در گروه سرود، ورزش ها و بازی های چند نفره، فعالیت های عمرانی، فرهنگی و بسیجی و … توجه به نقطه ی قوت و ویژگی مثبت و قابل تأیید و تشویق کودک و سوق دادن وی به طرف فعالیت های جمعی، به خصوص در مراحل اول در جمع های آشنا و صمیمی و بعضاً کم سن و سال تر از طریق همان نقطه ی مثبت و قابل عرضه ی وی صورت می گیرد. به نحوی که کودک یا نوجوان قادر می شود در اولین تجارب گروهی خود از ویژگی مثبت و مهارت برتر خود بهره بگیرد و با تأثیر توفیق نسبی در گروه و جلب تأیید ایشان، احساس خودپنداری و خود ارزشمندی اش تقویت گردد.
صحبت کردن، شعر خواندن، خاطره گفتن و نقل مطالب کتاب دلخواه، تعریف موضوع و محتوای یک فیلم سینمایی، اظهار نظر درباره ی مسائل خانوادگی و اجتماعی، قصه گویی و داستان سرایی، توضیح یک مسئله و یا تدریس یک موضوع درسی مورد علاقه توسط نوجوان یا بزرگسال کمرو به مخاطبان مختلف، به ترتیب اهمیت و اقتدار ایشان از نظر فرد کمرو، از مخاطبان خردسال آشنا و صمیمی نظیر خواهرزاده ها، برادرزاده ها و فرزندان کوچک خانه و بستگان گرفته تا مخاطبان خردسال آشنا، اما غیرصمیمی و غیر فامیل؛ از مخاطبین خردسال غریبه تا مخاطبان همسال آشنا و صمیمی؛ از مخاطبین همسال آشنا، اما غیرصمیمی تا مخاطبان همسال غریبه؛ از مخاطبین بزرگسال آشنا و صمیمی تا مخاطبان بزرگسال آشنا، اما غیر فامیل و غیر صمیمی؛ و سرانجام از مخاطبین بزرگسال مقتدر و متنفذ، اما غیر نقاد گرفته تا مخاطبان مقتدر، متنفذ و نقاد و برقراری و حفظ ارتباط بصری طبیعی با ایشان، با چهره ای گشاده و متبسم، صدایی محکم و مطمئن، با آرامش روان، اطمینان خاطر، اعتماد به نفس کامل و احساس خود ارزشمندی؛ مؤثرترین روش اصولی و تدریجی اضطراب زدایی و افزایش مهارت اجتماعی و درمان کمرویی است.
– افزایش خودآگاهی، تقویت خودپنداری مثبت و کاهش کمرویی
به راستی شما چقدر کمرو هستید؟ کمرویی خودتان را چگونه ارزیابی می کنید؟ در چه مواقعی، چگونه و به چه میزان دچار کمرویی می شوید و علتش را چه چیز می دانید؟ وقتی دچار کمرویی می شوید چه احساسی پیدا می کنید؟ در برخورد با چه کسانی کمتر دچار کمرویی می شوید؟ در کدام موقعیت ها و در حضور چه افرادی بیشتر دچار کمرویی می شوید و چرا؟ در مقایسه با دوستان و اطرافیان، خودتان را چگونه ارزیابی می کنید؟ چه برداشتی از کمرویی خود دارید؟ آیا وقتی تنها هستید باز هم احساس کمرویی دارید؟ چه احساسی پیدا می کنید؟
اندیشه ی شما برای یافتن پاسخ های صریح و جامعه به این قبیل سؤالات، گام مهمی است برای درک بهتر خود و شناخت ویژگی ها، توانمندی ها و نقاط قوتی که در خویش سراغ دارید.
بدون شک شما می توانید خودتان را تغییر دهید، به شرط آن که بر این باور باشید که توان انجام این کار را دارید. شما باید تصور و برداشت مثبتی از خود داشته باشید و ماهیت کمرویی خودتان را مورد ارزیابی و تحلیل و تفسیر قرار دهید و با تقویت خودپنداری مثبت، احساس خود ارزشمندی و توسعه ی مهارت های خاص و موفقیت آمیز اجتماعی نه تنها خودتان را تغییر دهید و کمرویی تان را برطرف کنید، بلکه در درمان کمرویی افراد دیگر نیز نقش مهمی را عهده دار شوید و به آنها کمک کنید که خودشان را تغییر دهند و بر پدیده ی نامیمون کمرویی غالب شوند.
برای این که در درک بهتر و کشف وجود گرانقدر خود و برخورداری از خود پنداری تازه حرکت حدی داشته باشید، دستورالعمل های زیر را با دقت انجام دهید.
الف) تصویر خودتان را بکشید، (هر طور که می توانید) و سپس: به عکس خود نگاه کنید. آیا تصویر شما تصویر کاملی است؟ آیا در قسمت یا نقطه ای از عکستان نقصی را مشاهده می کنید؟ آیا در تصویر خود حالت هیجانی می بینید؟ آیا وقتی که به خودتان خوب می نگرید، خود را آدمی فعال می یابید یا فردی کاملاً منفعل و تحت فرمان دیگران؟
ب) به آیینه نگاه کنید و تصویر وجود ارزشمندتان را در آن ارزیابی نمایید. دوباره به خودتان خوب نگاه کنید.
با کدام حالت و چه قیافه ای می توانید تأثیر بیشتری روی دیگران بگذارید؟
ج) چنانچه برای شما یا خانواده تان مقدور است فیلمی از زندگی ۲۴ ساعته ی خودتان تهیه کنید و یا برنامه ی زندگی ۲۴ ساعت گذشته ی خود را بر روی کاغذ بنویسید و در ذهنتان مرور کنید. در شرایط و موقعیت های گوناگون چه کرده اید؟ چگونه؟ چرا؟ آیا می توانستید رفتار بهتری و مؤثرتری داشته باشید؟ شما فردا و فرداها را پیش رو دارید، پس با ارزیابی مجدد از شخصیت و توانمندی های خود آمادگی تان را بیشتر کنید. برای امنیت شخصی خود احترام و ارزش خاص قائل شوید، آن را حفظ کنید.
د) برای زندگی روزانه ی خود برنامه ریزی کنید. مطابق برنامه ی تعیین شده، روز خودتان را آغاز کنید و بر همان اساس گام بردارید، سخن بگویید، بپرسید، تلفن کنید، به محل، شخص یا اشخاصی که در نظر دارید مراجعه کنید و کاملاً فعال باشید.
ه) احساسات و خاطرات خود را درباره ی تجارب ناخوشایند ناشی از کمرویی تان بنویسید.
و) برداشت و نگرشتان را نسبت به خانواده ی خود بنویسید.
ز) برای خودتان نامه بنویسید. بدون رودربایستی و با صراحت احساسات خویش را بر روی کاغذ آورید، گله ها را بیان کنید و انتظارات خود را یادآور شوید!
ح) اگر خودتان بر این باور باشید یا به شما بگویند که فقط یک ماه دیگر از حیات شما باقی است، عمر یک ماهه ی خودتان را چگونه خواهید گذراند؟ چه می کنید؟ به کجاها می روید؟ چه می گویید؟ روی سخنتان بیشتر با چه کسانی خواهد بود؟ آخرین کلامتان چه خواهد بود؟ آیا باز هم کمرو باقی خواهید ماند؟
در بخش پایانی این مبحث مهم، لازم به یادآوری مجدد است که کمرویی رفتاری است آموخته شده و همه ی کودکان، نوجوانان، جوانان و بزرگسالانی که از کمرویی رنج می برند و یا از نظر دیگران کمرویی قابل توجهی دارند اعم از زن و مرد و در هر موقعیت و شرایط روانی، اجتماعی و اقتصادی که باشند، می توانند با توکل به خداوند علیم و حکیم، و قدیر و اعتماد به نفس و اراده ی قوی بر کمرویی خود فائق آیند.
سعی کنید همیشه ظاهری ساده و آراسته داشته، در سلام پیشقدم باشید. با افراد غریبه در مسجد، در اتوبوس، قطار، هواپیما، اطاق انتظار پزشک، مغازه، بانک، کتابخانه و پارک صحبت کنید و شما خود در برقراری ارتباط و شروع صحبت با دیگران، با ادب و کلمات و رفتار مطلوب اجتماعی پیشگام باشید.
برای غلبه بر کمرویی و زدودن نگرانی و اضطراب اجتماعی باید «کاری» انجام داد، فردا و فرداها دیر است، از همین امروز می بایست با برنامه ای جامع و معین کار درمانگری را شروع کرد. مایه ی این کار توکل به خداوند، جدیت و اراده و خودباوری است. در انجام این مهم بزرگترهای خانواده به کوچکترهای کمرو کمک خواهند کرد و بزرگترهای کمرو ضمن برخورداری از بعضی مساعدت ها و حمایت های روانی دیگران، بیشترین مسئولیت را خود به عهده دارند، بدون این که منتظر قطره ی شفابخش، یا درمان فوری و ناگهانی از جایی باشند، با جدیت، قاطعیت و پشتکار امر درمانگری کارآمد را آغاز می کنند.
مؤثرترین گام های عملی در تقویت اعتماد به نفس و غلبه بر کمرویی عبارت اند از:
- با دقت تمام و به طور واقع بینانه و منصفانه
نقاط قوت و ضعف خود را بازشناسی کنید
و اهداف معقولی را برای زندگی پر تحرک، پویا و مولد خودتان در نظر بگیرید.
- براساس
نقاط مثبت و ویژگی های شخصیتی و ارزشی که برای خود، هدف ها و خواست های خویش قائلید،
تصمیم بگیرید و برنامه ی خودتان را از همان جا شروع کنید.
۳٫
مروری بر زندگی گذشته ی خود داشته باشید
و وضعیت گذشته را کاملاً مشخص کنید. ابتدا سعی کنید ذهنتان را از تجارب و خاطرات ناخوشایند در روابط شخصی و ناکامی های ارتباطات اجتماعی پاک نمایید و در عوض تلاش کنید تا تجارب موفق خود را در خانه و مدرسه، کوچه و خیابان و محل کار و در برخورد با دیگران مجدداً مرور کرده، آنها را به خاطر بسپارید.
۴٫
احساسات آزار دهنده و بازدارنده را از خودتان دور کنید.
احساس خجالت، احساس شرمندگی، احساس عجز، احساس حقارت، احساس بی کفایتی، احساس اجتماع گریزی، احساس تعارض، احساس ستیز و خصومت و … آفات رشد مطلوب عاطفی و تعالی شخصیت هستند.
۵٫
جنبه های مختلف شخصیت و مجموعه رفتار خودتان را از نظر زیستی (جسمانی)، ذهنی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مورد بررسی قرار دهید.
مطمئن باشید که شما دچار نقیصه ی شخصیتی نیستید و بر سلامت کامل شخصیت خود اطمینان حاصل کنید.
۶٫
به خاطر بیاورید و مطمئن باشید که همیشه برای غلبه بر یک مشکل و یا حالت و احساس ناخوشایند راه های متعددی وجود دارد.
هرگز در این که می توانید بر کمرویی خودتان غلبه کنید، تردیدی نداشته باشید و همچنان به روش ها و راه حل های مؤثر بیندیشید و عمل کنید.
۷٫
هرگز خود را مورد سرزنش و شماتت قرار ندهید و هیچ گونه احساس و نگرش منفی نسبت به شخصیت خودتان نداشته باشید؛
چرا که وجود احساسات منفی و مزاحم مانع اضطراب زدایی، تقویت اعتماد به نفس و غلبه بر حالت کمرویی خواهد بود.
۸٫
اجازه ندهید که دیگران از کمرویی شما سوء استفاده کنند
و با جسارت زیاد و احساس خود برتری از شما انتقاد بیجا بنمایند. بدیهی است که همیشه نظریات دلسوزانه و انتقادهای منطقی و سازنده ی دیگران را پذیرا خواهید بود.
۹٫
به خاطر داشته باشید که بعضی اوقات شکست ها و ناکامی ها خود برکت هستند
و انسان با کوله باری از تجارب حاصل، اهداف و برنامه های زندگی خود را مورد بازنگری قرار می دهد و با انتخاب رویه و حرکت تازه، توفیقات بیشتری را کسب می کند.
۱۰٫
سعی کنید در برابر افراد، شرایط و موقعیت هایی که شما را با فشار روانی مواجه می کنند
و به طور مستقیم و غیر مستقیم احساس بی کفایتی را به شما القاء می نمایند، ایستادگی و مقابله کنید. اگر می توانید باید با اراده ی قوی در بازخوردها و نگرش های افراد نقاد و یا شرایط و موقعیت های تنش زایی ه در آن قرار می گیرید، با قدرت کلام و رفتار مطمئن و مطلوب اجتماعی تغییراتی ایجاد کنید و با به روش فعال دیگری بیندیشید و راه حل تازه ای را انتخاب کنید.
۱۱٫
بخشی از اوقات خودتان را برای استراحت، تفکر، تنش زدایی و تمرین آرامش روانی – عضلانی اختصاص دهید.
رهایی از نگرانی ها و تنش های روانی برای شما امری لازم و ضروری است.
۱۲٫
سعی کنید در برقراری ارتباط با دیگران ابتکار عمل را به دست بگیرید.
چیزی بدهید و یا مطالبه کنید. (مثلاً شیرینی و میوه تعارف کنید، قلم و تقویمی هدیه کنید، سؤالی بپرسید و یا کتاب و مجله ای را به امانت بخواهید و …).
۱۳٫
کوشش کنید که بیش از حد گرفتار آداب و رسوم و تعارف و تکلف نباشید.
به عبارت دیگر خیلی مراقب نهاد خود (EGO) نباشید و بسیار راحت و ساده و بی تکلف با دیگران ارتباط برقرار کنید. ضمن حفظ نظافت، سادگی و آراستگی، چندان در پی مد لباس، پوشش فوق العاده و ظاهرآرایی و استفاده از کلمات و جملات ویژه در ارتباطات اجتماعی نباشید.
- برای برخورداری از یک زندگی پر برکت و پویا
اهداف کوتاه مدت و دراز مدتی را برای خودتان تعیین کنید
و با مشورت اهل خانه و صاحب نظران، روش های واقع بینانه ای را برای نیل به اهداف خود برگزینید.
- یادتان باشد که خالق متعال شما را با شخصیتی کاملاً منحصر به فرد آفریده است.
ارزش وجودی شما با همه ی انسان ها برابر است
و همه ی تجارب تاریخ حیات انسان ها به شما هدیه شده است. شما شیء نیستید، که زود بشکنید و آسیب ببینید، و گل نیستید که پژمرده شوید. والاترین ارزش ها و قابلیت ها در نهاد شما به ودیعه گذاشته شده است، پس به خود آیید، بیندیشید و برخیزید و زندگی تازه ای را آغاز کنید.
سعی کنید از همین امروز با ابتکار عمل و برای اولین بار با دیگران صحبت کنید و این بار خودتان آغازگر صحبت باشید. انجام این کار خیلی سخت نیست،
لااقل می توانید:
الف) به اطلاعات (۱۱ تلفن بزنید و شماره ی تلفن دوست یا طبیبی را بپرسید.
ب) به اداره، شهرداری، فروشگاه، رستوران یا مدرسه ای زنگ بزنید و ساعات کار آنها را جویا شوید. به فرودگاه زنگ بزنید و ساعت پرواز هواپیما را به شهر مورد نظر سؤال کنید.
ج) به روابط عمومی صدا و سیما زنگ بزنید و نظرتان را نسبت به یکی از برنامه های رادیویی یا تلویزیون بگویید.
د) به کتابخانه ی عمومی شهر یا یکی از ناشران معروف کتاب زنگ بزنید و سراغ کتابی را بگیرید.
ه) سعی کنید همیشه ظاهری ساده و آراسته داشته، در سلام پیشقدم باشید. با افراد غریبه در مسجد، در اتوبوس، قطار، هواپیما، اطاق انتظار پزشک، مغازه، بانک، کتابخانه و پارک صحبت کنید و شما خود در برقراری ارتباط و شروع صحبت با دیگران، با ادب و کلمات و رفتار مطلوب اجتماعی پیشگام باشید.
و) با اشخاص مختلف، اعم از کوچک و بزرگسال و آشنا و غریبه وقت ملاقات بگذارید و با آنان نشستی داشته باشید. سعی کنید برای هر ملاقات و جلسه چیزی برای گفتن یا نشان دادن داشته باشید، مثلاً می توانید برای این کار:
. کتاب و مجله ای جدید را بخوانید و اطلاعات خودتان را بیشتر کنید.
- در امور سیاسی و اقتصادی جامعه، معلومات بیشتری کسب نمایید.
- خاطرات و تجارب جالب خود را مرور کنید و برای بازگویی آنها آمادگی داشته باشید.
- از دوران کمرویی و تجاربی که با آن مواجه بوده اید، سخن بگویید.
سعی کنید ذهنتان را از تجارب و خاطرات ناخوشایند در روابط شخصی و ناکامی های ارتباطات اجتماعی پاک نمایید و در عوض تلاش کنید تا تجارب موفق خود را در خانه و مدرسه، کوچه و خیابان و محل کار و در برخورد با دیگران مجدداً مرور کرده، آنها را به خاطر بسپارید.
بعضی اوقات و در یک موقعیت اجتماعی ویژه که افراد دیگر حرف تازه ای برای گفتن و فرصت چندانی برای مطرح شدن نداشته باشند، اگر فرد کمرو با برخورداری از قابلیت ممتاز، اطلاعات بیشتر و حرف های تازه ای برای گفتن، مرکز اصلی توجه باشد، با انگیزه ی بیشتر سخن می گوید و اعتماد به نفس بیشتری می یابد.
ز) همیشه با مقدمه کوتاه و جالب محاوره ی شخصی را آغاز کنید و ارتباط بصری تان را حین سخن گفتن به طور کاملاً طبیعی با مخاطبان خود حفظ کنید.
ح) به هنگام گوش دادن به سخنان طرف مقابل، سعی کنید همواره شنونده ی فعالی باشید و با دقت و مفروضات ذهنی به صحبت های وی گوش کنید. به هنگام لزوم سؤالاتی مطرح نمایید؛ درباره ی دیدگاه های گوینده اظهارنظر کنید و توضیح بیشتری بخواهید.
ط) سعی کنید در تمام کردن جلسه یا نشست و مذاکره و گفت و گو با دیگران نقش فعالی داشته، در خداحافظی هم پیشقدم باشید.
ی) و سرانجام اینک که به یاری حق توانسته اید بر اضطراب اجتماعی و کمرویی خودتان غالب شوید و از یک زندگی نسبتاً فعال و رضایتبخشی برخوردار گردید، سعی کنید به سایر افراد کمرو، بخصوص اعضای محترم خانواده ، بستگان و دوستان خود بیشتر یاری برسانید.
درباره فریبرز دخانیان
حرفه ای فکر کنید ، حرفه ای تیم سازی کنید ، حرفه ای کسب سود کنید
نوشته های بیشتر از فریبرز دخانیان
دیدگاهتان را بنویسید