آشنایی با مفاهیم اقتصاد – بازار و تعادل بازار (بخش چهارم)

بازار و تعادل در بازار
سه وضعيت ممكن در هر بازار:
در هر بازاري سه وضعيت ممكن است وجود داشته باشد :
- اگر مقدارعرضه و تقاضا در سطح قيمت جاري با يكديگر برابر باشد شرايط تعادل در بازار وجود خواهد داشت .
- اگر مقدار تقاضا نسبت به عرضه در سطح قيمت موجود بيشتر باشد در بازار تقاضاي مازاد وجود دارد .
- اگر مقدار عرضه نسبت به تقاضا در سطح قيمت موجود بيشتر باشد در بازار مازاد عرضه وجود دارد .
تقاضاي مازاد و كاركرد بازار:
اگر قيمت جاري نسبت به قيمت تعادلي بازار كمتر باشد بازار شاهد مازاد تقاضاست . بدون دخالت هر عاملي در بازار از جمله دولت انتظار مي رود به دليل تقاضاي اضافي نسبت به عرضه قيمت آنقدر افزايش يابد تا مقدار تقاضا شده با مقدار عرضه شده برابر گردد . شايان ذكر است با دخالت دولت به انگيزه حمايت از مصرف كنندگان با عنوان سياست سقف قيمت مي تواند همچنان تقاضاي اضافي باقي بماند و بازار درشرايط عدم تعادل تسويه نگردد.
عرضه مازاد و كاركرد بازار:
اگر قيمت جاري نسبت به قيمت تعادلي بازار بيشتر باشد بازار با پديده مازاد عرضه يا كمبود تقاضا مواجه است در اينحالت بدون دخالت هر عاملي از جمله دولت انتظار مي رود بدليل عرضه اضافي نسبت به تقاضا قيمت آنقدر كاهش يابد تا مقدار عرضه شده با مقدار تقاضا شده برابر گردد . اين عملكرد بازار عمليات تسويه بازار ناميده مي شود . البته امكان داد با دخالت دولت با اتخاذ سياست كف قيمت به انگيزه حمايت از توليد كنندگان قيمتها كاهش نيابد و همچنان مازاد عرضه در بازار باقي بماند .
رفتار مصرف کننده و مطلوبيت :
محدوديت مربوط به بودجه مصرف کنندگان
درآمد ، ثروت و قيمت کالاها اجزاء اصلی مربوط به «محدوديت بودجه» خانوارها مي باشند .
تعريف خط بودجه”
خط بودجه هر خانوار ، مکان هندسی نقاطی است که هر فرد با قيمت کالا ها و سطح درآمد خود مي تواند ترکيب های گوناگون از خريد کالا ها را داشته باشند . شيب اين منحنی نزولی است چرا که افزايش خريد يک کالا با توجه به محدوديت درآمد با کاهش کالای ديگر قابل انجام است .
پايه و اساس انتخاب يا مطلوبيت :
ترجيحات و سليقه افراد عامل انتخاب نهائي خانوارهاست و در قرن نوزدهم ميلادی ارزشيابی و بررسی ترجيحات افراد با واژه « مطلوبيت » يا Utility صورت پذيرفت . البته اندازه گيری مطلوبيت و يا ميزان خرسندی ناشی از مصرف يک کالا يا خدمت با مقياس واحد قابل اندازه گيری نمي باشد و حتی مقايسه مطلوبيت دو نفر نيز تاحد زيادی ممکن نمي باشد اما مقايسه ميزان خرسندی هر فرد برای مصرف يک کالا يا خدمت قابل رتبه بندی است .
مطلوبيت نهايی و نزولي بودن آن :
ميزان خرسندی و مطلوبيت ناشی از مصرف هر واحد کالا يا خدمت مطلوبيت ناشي از آن واحد ناميده مي شود و بطور تجربي و عقلايي مصرف هر واحد بيشتر از کالا يا خدمت مقدار مطلوبيت كمتري از به واحدهای قبلی خواهد داشت آلفرد مارشال اقتصاد دان قرن نوزدهم این مهم را طبيعت انسانی دانسته و آنرا « قانون نزولی بودن مطلوبيت نهايی » ناميده است . بنابراين هر چند با افزايش مقدار مصرف يك كالا مقدار مطلوبيت كل آن افزايش مي يابد اما مطلوبيت نهايي ناشي از آخرين واحد مصرفي كاهش مي باشد.
مطلوبيت نهايی واحد پول برای کالاهای مختلف :
هر مصرف کننده با استفاده از مطلوبيت نهايی ذهنی که از مصرف هر کالا دارد و با توجه به قيمت آن مطلوبيت نهايی هر واحد پول برای آن کالا را در ذهن خود تصور می نمايد . در اين شرايط هر واحد پول را جهت خريد کالايی اختصاص مي دهد که مطلوبيت نهايی واحد پول بيشتری برای او به همراه دارد .
شرط تعادل يک مصرف کننده ( نرخ نهايی جانشينی )
هرمصرف کننده خريد کالايی را در اولويت قرار مي دهد که مطلوبيت نهايی واحد پول بيشتری برای او به همراه دارد لذا با توجه به سطح معينی از درآمد هر فرد تا جائی مصرف يک کالا را ادامه می دهد که مطلوبيت نهايی واحد پول آن برابر با مطلوبيت نهايی پول ساير کالا ها گردد که اين همان شرط تعادل يک مصرف کننده است چرا که خريد هر کالا برای او ترجيح ندارد چرا که مطلوبيت نهايی واحد پول برای تمامی کالا ها برابر است .
اثر جانشيني و اثر درآمدي:
الف : اثر درامدی
اگر قيمت كالايي كه براي خانوارها مفيد است كاهش يابد خريد به همان مقدار قبلي به معناي هزينه كمتر براي آن كالا مي باشد و بخشي از درآمد آنان باقي مي ماند لذا اين درآمد اضافي را مي توانند صرف خريد همان كالا يا كالاهاي ديگر نمايند . افزايش تقاضاي يك كالا بواسطه اين افزايش درآمد ناشي ازكاهش قيمت را اثر درآمدي تغيير در قيمت مي نامند .
اثر جانشيني :
زمانيكه قيمت يك كالا كاهش مي يابد كالاي مورد نظر نسبت به كالاهاي جانشين و مشابه ارزانتر مي گردد لذا مصرف كنندگان اين كالاي ارزان شده را جايگزين كالاهاي مشابه مي نمايند و تقاضا براي آن افزايش مي يابد . افزايش تقاضاي يك كالا بواسطه ارزان تر شدن آن نسبت به ساير كالاهاي مشابه را اثر جانشيني تغيير قيمت مي خوانند .
اثر درآمد ي و جانشيني براي كالاهاي معمولي :
براي كالاهاي معمولي اثر درآمدي و اثر جانشيني هم سو مي باشند به عبارت ديگر با كاهش قيمت يك كالا هم اثر درآمدي ناشي از كاهش قيمت و هم اثر جانشيني ناشي از ارزان شدن قيمت آن كالا منجر به افزايش تقاضا براي آن كالا مي گردند .
اثر درآمدي و جانشيني براي كالاهاي پست :
در كالاهاي پست اثر درآمدي و اثر جانشيني مخالف يكديگر مي باشند و اثر درآمدي کوچکتر از اثر جانشيني است.
اما اگر اثر درآمدی در جهت مخالف بزرگتر از اثر جانشینی باشد کالای قویاً پست یا گیفن(Giffen) گفته می شود و منحنی تقاضا شیب مثبت خواهد داشت. بنحويكه مثلاً باكاهش قيمت نان برای فقرا اثر درآمدي منجر به كاهش تقاضا و اثر جانشيني منجر به افزايش تقاضا مي گردد اما بلحاظ بزرگتر بودن اثر درآمدي نسبت به اثر جانشيني در نهايت با كاهش قيمت ، مقدار تقاضا براي كالاي گیفن كاهش مي يابد. در صورتیکه در کالاهای پست بدلیل کوچکتر بودن اثر درآمدی از اثر جانشینی با کاهش قیمت مقدار تقاضا باشدت کمی افزایش می یابد.
درباره فریبرز دخانیان
حرفه ای فکر کنید ، حرفه ای تیم سازی کنید ، حرفه ای کسب سود کنید
نوشته های بیشتر از فریبرز دخانیان
دیدگاهتان را بنویسید